وا مگه میشه بر نگشت؟من همکارام زیاد دعوا کردن و قهر کردن ولی من همیشه سعی کردم رابطم خوب باشه البته یبار دعوا کردم و جوابشونو کامل دادم بعد انتقالیم درست شد و از اونجا اومدم
خواب دیدم شهریور باردار میشم توی خواب حساب کردم بچم خردادی میشه برام دعا کنید بعداز ۱۲سال به آرزوم برسم حتی خوابشم برام شیرین بود من تاابد منتظر امیرعلی و نفس کوچولوم میمونم میدونم خدا به من نگاه میکنه و منم مادر میشم
من اولا دو سه بار دعوا کردم شدید.البته فحش اینا نه..دعوای کاری .به کارم نیاز داشتن بعد ۱۵ روز برگردوندنم هنوز اونجام دیگه تجربم زیاد شده دعوا نمیکنم. خصوصا ایام پریود خیلی مواظبم عصبی نشم
راستش من دلم نمیخواد برگردم دیگه.. چجوری بعدش میشه بازم خوب و دوستانه حرف زد؟
نه دیگه سرسنگین میشن باهم شغلت رسمیه؟نیازی نیست دوست باشی در حد سلام و خداحافظ تمام
خواب دیدم شهریور باردار میشم توی خواب حساب کردم بچم خردادی میشه برام دعا کنید بعداز ۱۲سال به آرزوم برسم حتی خوابشم برام شیرین بود من تاابد منتظر امیرعلی و نفس کوچولوم میمونم میدونم خدا به من نگاه میکنه و منم مادر میشم
ما دعوا زیاد کردیم ولی نه اینکه قهر کنم فقط مدیره تیکه انداخته یا داد زده منم جوابش روو دادم و داد زدم ولی بعدش دوباره عادی شدم. با همکارم هم همین اتفاق افتاده. وقتی عصبانی میشی داد بزن خودت و خالی کن مثل اونا ولی قهر نکن
من بحث کردم ولی خیلی محترمانه و منطقی اصلا به دعوا نکشید آخرش هم با مهربانی و احترام خداحافظی کردیم!!! بعد کلی اصرار کردن که یه کم استراحت کردی بیا بعد حتی شرایط بهترم بهم پیشنهاد دادن ولی دیگه اونجا نرفتم سر کار چون روانم اذیت میشد.