یه دختر دارم دوسال جلوگیری نکردم زدو دوقلو باردار شدم با تمام وجود تا لحظه ی زایمان مطمن بودم دوتاش پسره حتی میگفتم سونو اشتباه میکنه
الان سه ماه زایمان کردم یه دختر و یه پسر
پسرم اروم ساکت اصلا انگار بچه ای تو خونه نیست
ولی نگم از دخترم پدرمو دراورده عذابی بهم میده دیدنی حسرت یه لحظه خواب راحتم یه لحظه استراحتم
دورت بگردم ناشکری نکن
خداحفظشون کنه خداروشکر کن دختر
هیچ حسی به دخترم ندارم هیچی اصلا انکار بچه ی من نیست دارم میمیرم از عداب وجدان میگم اخه چرا اینجوری شدم
اصلا دلم نمیخواد بغلش کنم یا صدای گریه شو بشنوم
ای جان
ان شاالله همشون سلامت باشن
عزیزدل موقعیت شما آرزوی ماست
ناشکری نکن
من یه پسر دارم
الان باردارم بازم پسره خدا رو شکر ولی خدا میدونه چقدر حسرت دختر داشتن به دلم میمونه
ناشکری نکن
خدا حفظشون کنه 🥰
تو رو خدا الان دلت میاد بگی من فقط یک پسر میخواستم
اینجوری نگو بع نعمت خدا..
میدونم سختع..
میدونم خستع میشی...
توام آدمی نیاز ب استراحت داری...
خودمون تا دوساعت خوابمون اینور و اونور شع کل اخلاقمون و رفتارمون میرع زیر سوال...
درستع!
اما ترخدا اینطوری نگو، مو ب تنم سیخ شد... میدونی چند میلیون نفر منتظر گریع ی بچع از وجود خودشونن؟؟؟😭😭
امیدوارم بیشتر از اینا اذیتت کنه تا درس بگیری نگی پسر میخاستم
از شوهرت کمک بگیر خسته شدی حق داری
