کل جهزیه خواهر شوهرمو شوهر بنده خرید فقد یه پرده رو که قیمتش شده ۳۳ مليون رو برادرشوهر بدبختم خریده که بیچاره فکر میکنه واقعا این قیمتشه😑کلی پارچه خریده تا بفروشه سود کنه حالا اینا به درک جاریم خونه نبوده شهر دیگه ای رفته پیش خواهرش مادر شوهرم با همکاری برادرشوهر دوتا پتو نو نو با یه فرش که وسط حال پهنه برده با خودش خونش چون فرش هاش یه جفت کم داشت اینم کپی اش بود .....۶ تا پتو براش خریدیم خانم میگن کمه باید ۱۲ تا باشه تازه ۶تا پتو مسافرتی و۴ تا بچه گونه الان به شوهرم گفته از جهاز زنت دوتا پتو با خودت بیار خودت نخر پول مصرف میشه....من موندم چیکار کنم فکم منقبض شد از این همه رو کاش لااقل منو عروس خوبی میدونست کلا بهم ریختم تو اقدامم ولی میدونم حامله نمیشم اونم با این همه استرس...قراره بیاد پیشم نمیدونم چه جوری رفتار کنم یه حرکاتی انجام میده یه حرف های میزنه من فقد چشمام از حدقه بیرون میزنه شوهرم خیلی بهم احترام میزاره میترسم بینمون شکر آب بشه ...چجوری با سیاست باهاش حرف بزنم تازه هر چی من بخرم برای دختر بزرگش که عروسی کرده هم میخواد از دستشون آرامش ندارم..