چند بار؟ سر چی ؟
من تو قهرم تو تاپیکام هست
من یه معذرت خواهی به خودم بدهکارم. بخاطر همه زمان هایی که قدرم دونسته نشد اما همچنان ادامه دادم!
بخاطر تمام موقعیت هایی که احساس کم بودن و کافی نبودن کردم ولی باز هم معاشرتم رو قطع نکردم!
بخاطر اون فرصتی که با دلسوزی بیجا برای دیگران ایجاد کردم تا هر طور دلشون میخواد با من برخورد کنن!
من بخاطر همه این اشتباهات که خودم در حق خودم کردم از خودم عذر میخوام چون قدر خودمو ندونستم و اجازه دادم جوری که لایقش نبودم باهام رفتار بشه!
خطاب به خودم : ببخش منو قول میدم دوست بهتری برات باشم...
یه بار رفتم به مامانم اینا گفتم شوهرم رفته ماموریت شب موندم فرداش برگشتم شوهرم دراز کشیده بود رفتم بغلش کردم ...نمیدونم قهر محسوب میشه ؟
پدر و مادرم خانه سالمندانن
نه من به دلایلی حلقه دستم نمیکردم بعد شوهرم باهم بودیم جلوش یکی خاستگاری کرد از من
اعصابش خورد شد همین
بعد منو گذاشت خونه مامانم( برای قهر و اینا نه اصلاااا برای اینکه اعصبانیتش بخوابه بعد کار هم داشت باید میرفت جایی)
اره مادرش و خواهراش ریختن خونمون سر هیجی دعوا راه انداختن یه دعواااای ناجور
رفتم قهر چون شوهرم حمایتشون کرد رفتم ک جدا شدم تا دادگاه هم رفتیم
از طرفی دار و ندارش زد ب اسم ننه اش تو اون تایم ک مثلا مهریه منو نده
ننه اش هم وقتی سند ب نامش خورد گفت حالا برو زنت بیار هر چی زدی ب اسمم هم دیگه بر نمیگردونم حق دخترامه نمیدم ب تو و زنت از خونه خودشم بیرونش کرد چون شوهرم کفت دعوای ما تقصیر شما بود
تاوان اه من واسه شوهرم از دست دادن ثروتش بود
هیچ مهر و عشقی بینمون نمونده از زندگی سیر شدم همش میگم ای کاش خدا زمانو برمیکردوند عقب هیچ وقت زنش نمیشدم
من زیاد ولی اینبار اونو بیرون کردم☺️
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
