من پدرمو پنج سال پیش از دست دادم قشنگ تا سه سال اول تقریبا هروززززز گریه میکردم
یکسال اول که داغون بودم
هنوز بعد پنج سال ته دلم همیشه غمگینه
بعد پدرم ترس از دست دادن خانوادم خیلی بهم استرس میده
تا شوهرم جایی میره نگران میشم همش تا بیاد
مادرم تا یچیزیش میشه قلبم درمیاد
مدام یه ترس مزخرف دارم که زندگیمو زهرمار کرده