😂😂😂
من نامزدم پسر عمومه
بعد من یه دورانی کراش داشتم روش
همیشهههه خدا با عمو کوچیکم و بقیه پسر عموهام از سر تا پا تیپ میزدن چهره و هیکلشونم انگار از روی هم کپی کردی پس گردنا همه شبیه هم
منم روستای پدریم بودیم خواستم عمومو صدا بزنم😂
یه سنگ برداشتم پرت کردم دیدم نامزدم پاشد گفت بسم الله چی بود کدوم اشغالی بود برم دخلشو بیارم
منم فرار کردم فکرشو بکن دمپاییامو پایین تپه جا گذاشتم و میدویدم
چند روز پیش گفت خنگول حداقل دمپاییتو میپوشیدی همون اول متوجه شدم خودتی به روت نیاوردم معذب نشی اون موقع
هنوز که هنوزه با خودم میگم چقدر خنگ بودم همچین کاری رو انجام دادممممم😂😂😂