تا حالا شده دلتون دیگه کلا چیزی نخواد؟ یعنی قبلا یه سری چیزا خوشحال تون میکرد ولی الان هیچ حسی به اون کار ها و ادم ها نداری؛درواقع حوصله هیچ کسی رو نداری ولی همزمان از تنهایی هم رنج میبری،از جمع فاصله میگیری و سعی ت اینه حتی شده ۵ دقیقه دور از جمع تو یه اتاق تنها بشینی،از صدای بلند بدت بیاد،حرفای ادم ها همه شون واست بی معنی باشه،چیزی برای گفتن نداشته باشی،از کسی که همیشه فکر میکردی بهت نزدیکه کمتر از بقیه ناراحتت میکنه،بی توقع ترین بشی.... تاحالا براتون چنین چیزی شده؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
تو یکی از تاپیک هات خوندم شوهرت زیاد صحبت نمیکنه،منم خیلی از این مسئله مشابه با شما که باهاش مواجه ام دارم رنج میبرم،ولی به حدی رسیده دیگه دوس ندارم صورتش و ببینم حس م دیگه از بین رفت،مگه یک زن به جز توجه از همسرش چی میخواد،توجه ای که رایگانه