خب بچه چیکار کنه نه بیرون میذارن بره نه میذاره حیوون خانگی داشته باشه مشکل از خانوادشه
اسمش و بعد میگن این محدودیت نیس معصونیته
خانواده منم همین هستن با مشاور صحبت کرده بودم اون موقع مغلم هام میگفتم ولی هیچ کس زیر بار نرفت الان هم همینن فقط من زیر بار نمیرم خیلی اذیت میشم میفهمم چی میگه خیلی پشیمونم مثل دوستام خاطره نوجوونی ندارم کلتس الکی میرفتم من تو یک روز ۳ تا درس مختلف کلاس میرفتم همشونم الان ول کردم و پشیمونم کاش حداقل اون تایما میخوابیدم
شاید باورت نشه مامان خودم معاون پرورشی بود مشاور نمیومد میگفت ابروم میره چرا میری اینور و اونور اینارو میگی قبول نمیکنه مشکلاتشو هر جا هم میرفتم مینداخت گردن من بحث میرفت سر چیزای چرت و پرت اخرم دریت نشد که نشد از صبح با هکه بچه ها سر کله زد ظهر به عد سر من خسته بود منم میرفتم کلاس تا وقتم پر بشه
وای با این تعاریفی که کردی این بچه در اینده صد در صد اسیب بیشتری میبینه این مادر تازه داره با این کاراش ضربه بدی به بچه ش میزنه بهشون بگو علت تمام رفتار های بچه تون خودتونید
وای فدات شم یه چی بگم؟ من راهمون نزدیک به کوچه ی ایناست خیلی نزدیکه یعنی روبرو مدرسس بعد مامانش بهش اعتماد نداره همش میاد ببینه بچش هست داخل مدرسه یا نه اونروز هم داخل جو آب بود از اون طرف اومد دختره مامانه دیدم چقدر سرش داد زد طفلی که چرا اینجا میای
نمیدونم پیشنهاد خوبیه یا نه خودت نمیتونی باهاش وقت بگذرونی ؟مثلا بهشون نزدیک شی از اثعقاید جدید روی تفکرشون کار کنی زنگ بزنی بگی بیایین سه نفری بریم بیرون برین پیتزا بخوریم
من مامانم یه دوست داشت میومد میرفتیم پیاده روی باهم پیتزا میخوردیم میرفتیم خونشون خیلی خوب بود اون موقع منم حالم بهتر بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
