رفتیم خونه خواهر شوهرم، خیلی راحتیم با هم کلا
بعد یه فیلم صحنه دار زد (حالا خیلی صحنه دارم نه ها ولی خوب یه جاهای....)
کلا من تعجب کردم، چون ما خودمون دخترم هست هیچ وقت فیلم اینجوری نمیبینیم. دخترمم اتاق خواب بود، خودشونم بچه ندارن...
بعد هر وقت میرسید به جاهای صحنه دار شوهرم میگفت ببین هیلدا بیدار نشده😐قشنگ 3بار همینجوری گفت
منم بار آخر گفتم اگه بیدار باشه میاد بیرون مگه نمیتونه راه بره😑
بعد منم فک کردم میگه دخترم نبینه بچست...
یه بار دیگه گفت لیوان برام میاری😐گفتم جلوته تازه خودت خوردی، گفت نه مطمعن نیستم. برو یکی دیگه بیار 😑براش آوردم، دوباره گفت گوشیمو از شارژ میدی بهم...با اینکه میدید ناراحت شدم... خواهرشوهرمم به شوخی بهش گفت مگه زایمان کردی نمیتونی بلند شی؟
انگار من کلفتشم، همش دستور میداد، در صورتی که خونه خودمون اصلا اینجوری نبود.
واقعا از دستش نارااحتم، یه حسه بدی گرفتم از دیشب تا حالا....
به نظرتون میخواست جلو شوهر خواهرش خودشو نشون بده؟ آخه با خواهرش رابطمون خوبه