2777
2789
بنظرتون چ مدت این حالو دارم ؟

اگر پروسه رو درست طی کنی یه چند ماهی , اما اگر نه ممکنه دوباره با همون مساله با شخص دیگری بیافتی ! یا کلا توی یک مرحله متوقف بشی

اکثر آدما با بی حسی می زننش زیر فرش, سینما , مهمونی , مشروب , یه رابطه ی دیگه بلافاصله

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تو کودکی وقتی تو جمع صحبت می کردی چه واکنشی می گرفتی از پدر مادر خواهر برادر یا اطرافیانت؟؟

منم همین مشکل دوستمون را دارم و تو کودکی تو ی جوی بزرگ شدم دنبال مسخره کردن و آتو گرفتن بودن یا سرکوب کردن البته نه برای من ولی من از همون بچگی این رفتارا دیدم از ترس اینکه سر منم بیاد هی صحبت نکردم متاسفانه الان معلمم هستم خیلی از این مسئله رنج میبرم نمیتونم خوب و موثر با بچه ها صحبت کنم انگار خلاقیتی برا گفتار ندارم دارم به این فکر میکنم‌این شغل را بزارم کنار

اصلا نمیدونم با خواستگارم چه طوری صحبت کنم  وچه سوالاتی بپرسم مخصوصا تو جلسه ی اول  بعد ...


خود خود حقیقیت باش

روی تمام اولویت هات بمون! آقای خواستگار هم باید خود واقعی ش باشن

ترس اینکه این خواستگار بره شوهر کو سعی کن نداشته باشی!

تنهایی خیلی بهتر از ازدواج اشتباه 

عزیز دلم دقیقا همینه ! دنبال این بودم اون دختر کوچولوی درون تو یه جایی تصمیم گرفته حرف نزنه !&n ...


باید چیکار کنم؟

الان فقط با اونایی که خیلی صمیمی ام میتونم صحبت کنم 

توی محبت کردن هم خیلی ضعیفم

عشق یعنی کاپوچینو با هیس و دیگر هیچ:)درگیر طُ بودم نمازم به قضا رفت..♥️🤦🏻‍♀️

میشه لطفا بگید  من چکار کنم چون خیلی معضل بزرگی هست برام که استرس دارم و نمیتونم تو جمع صحبت کنم و  همش فکر میکنم  نکنه حرف اشتباهی بزنم و کار اشتباهی کنم...  وخودمو همیشه کوچک میبینم از بقیه 

من  چون زیاد اهل توجمع رفتن نیستن واسه دخترم هم مشکل  ایجاد کردم و دختر 5 ساله ام هم  میره تو جمعی ارتباط نمیگیره و مثل بچه های دیگه نیست که بازی کنن با هم و... میچسبه به من از جاش تکون نمیخوره  هر کلاسی مینویسم میچسبه به من نمیره  دوست ندارم مثل خودم بشه خجالتی و بدون اعتماد به نفس

خیلی خوب رفتار میکنن پدرم اصلا مادرمو محدود نمیکنه کاملا آزاد میزاره اما مادرم خودش رعایت میکنه


تو همین آزاد بودن ها , احتمالا درون تو تو کودکیت احساس دوست داشتنی نبودن کردی , به خاطر همین جذب آدمی شدی که دوستت بداره ( از نظر ضمیر ناخودآگاهت) دوست داشتن یعنی اینکه کسی توجه اینچنینی بهم داشته باشه - تاکید می کنم خواسته ی ضمیر ناخودآگاهت هست.


خوشبختانه عقد نکردی, دوره ی نامزدی برای شناخت بیشتره , اما رابطه رو عجولانه به هم نزن, عولانه هم بیشترش نکن!

به والدینت هم گوشی رو بده به دستشون , که میخوام بشناسم دیگه...

شروع کن بدون ترس از دست دادن اون طوری که دوست داری زندگی کن! به خودت احترام بذار , حتما دنبال درآمد باش! 

بی احترامی رو نپذیر , یعنی اگر واکنش بی ادبانه ای دیدی , لطفا گفتگو رو با نهایت احترام کنترل کن و بگو تا زمانی که با احترام صحبت نکنی ادامه نخواهم داد


چرا همسرم کارهایی که مادرم براش انجام داده رو نمیبینه و همیشه میگه برام هیچ کاری نکرد و هر وقت بهش یادآوری میکنم فلان چیزو خرید یا فلان کارو کرد میگه برا بقیه بیشتر از من انجام داده. اینکه برا بقیه بیشتر بوده درست ولی حداقل ها رو که رعایت کرده ولی بالکل نادیده میگیره 

هر دروغی که می‌گوییم ما را به حقیقت بدهکار می‌کند و سرانجام؛ روزی، این بدهی، پرداخت خواهد شد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792