رفتم خونشون کاش نمیرفتم! 🙄😂

سلام دوستان اول بگم این کاربری دست دو نفره دانشجو ام ترم آخر یه پسر بود قبلا راجبش تاپیک زدم همش میوفتادیم به جون هم ولی الان مدتیه خیلی با هم بهتر شدیم بهم پیشنهاد داد قبول نکردم من ولی تازگیا خیلی ازش خوشم اومده امروز باید یه وسیله تحویل مامانش میدادم با زن داییم رفتیم دوست زن داییمه تعارف کرد زیاد ما هم رفتیم بخاطر اینکه پاش عمل کرده بود سر هم بزنیم دستمال تمام کرده بودن منم گفتم من براتون بیارم شما پانشید؟ تشکر کرد گفت داخل اتاق روبروییه من از دنیا بی خبر هم رفتم دستمال بیارم بله همکلاسیم که ازش خوشم اومده یعنی پسرش داشت گیم بازی می‌کرد😐پررو عین خیالشم نبود مهمون اومده تازه گفت برو پرتغال برام بیار منم گفتم کوفت بخوری الهی فردا هم امتحان ترمه بجای خوندن داره بازی میکنه😶تازه اینقدر پررو بود شازده بعد بازیش اومد یه سلام خشک کرد نشست دقیقا کنار من ای کاش میشد بزنمش حیف زن داییم و مامانش بودن😑نمیدونم خوشحال باشم کسی که دوسش دارم کنارم نشست یا حرص بخورم ازش😂🙄😐