بیاید راه حل بدین/بابام زن بگیره؟

پس اونا ازش بله گرفتن ک اصرار دارن 

بشین باهاش رک حرف بزن!خدایی نکرده با اومدن اون زن تو و خواهرت افسرده نشبن 

عزیزم خیلی اوقات افسردگی ریشه ژنتیکی داره  الان ما یک فامیلی داریم غرق ثروت و رفاه، شوهرش هم خیلی مرد خوبیه اما همسرشون افسردگی شدید داره. دخترشونم چند سال بعد از ازدواج همین جوری شده . نمیشه بگی همیشه ایراد از شرایط زندگی یا اطرافیانه

عزیزم به نظرم به پدرت حرف بزن رک بهش‌بگو‌ مشکلاتمون اون جوری صد برابر میشه بخاطر شما و خواهرتون فداکاری کنه و گول حرف فامیل و نخوره 

دختر خوب معلومه پدرت تصمیمش روگرفته

فقط بگو خونه دوطبقه بگیره یه طبقه اون خانم یه طبقه شماها

من احساس خوبی ندارم به این قضیه

خدا رحمت کنه مادرتون 

منم بچه بودم مادرم به رحمت خدا رفتن همه مسئولیت داشتم تا اتو لباس بابا وبرادر تا پخت غذا نگهداری از برادر ۳ ساله من چند سالم بود ۱۴ سال اینقدر فشار تحمل کردم لااقل بابا بالای سرم بود وقتی زن گرفت خونه جدا برد ورفت که رفت بی مادر بودم بی پدر هم شدیم بخدا دبیرستان بودم داداشم کلاس اول هفته ای یه بار مدرسه اش بودم بهترین مدرسه رفت اونوقت فک کن الان سالی یه بار برا بچه خودم نمی تونم برم بماند چرا و...‌ وچه روزها به سرمون اومد این فکر را از سرت بکن بیرون زن بابا فقط زنِ بابا هست وتمام تازه هنوز میگن ما کلفت نیستیم که ما بخاطر فلان زنش شدیم یه کار ی کنین فردا روز خدابیامرز بزارید برا پدرومادرت

عزیزم حالا اتفاقیه که افتاده. تو قویی باش فکر خواهرت باش خودتون زندگیتون بسازین. ان شالله جفتون برین دانشگاه ، مستقل بشین ازدواج کنین. تو هم نیروی کمکی برای کارهای خونه بگیر که داغون نشی . اجازه نده فامیل بخاطر خودشیرینی زندگیتون و‌نابود کننن. رک و جدی با بابات حرف بزن اصلا کوتاه نیا با عمه و بقیه فامیل هم جدی خرف بزن . اصلا کوتاه نیا و تعارف نکن که بعدا پشیمون میشی

بابا مگه تو نیستی 

توخواهر بزرگتری عین دوست و مامانش باش بذار همه چیو ب تو بگه از تو بخوادو.... 

همیشه میگن ابجیا مادر دومن 

داداشمم همینو میگه همه حرفاشو ب من میزنه با اینکه مامانم داریم اما همش میگه توام خ هوامو داری 

بخدا ک توام هستی خودتو دست کم نگیر 

با مامانت و خواهرت س تایی برین بگردین خرید کنین بربن طبیعت گردی حال و روحیتون عوض شه 

همه مامانت بهتر میشه هم اجیت حس مادر داشتنو تجربه میکنه

بله که حق می دادم... همین الانش یه مردی نره سر کار و خرجی به زنش نده و همش بشینه تو خونه و از نظر جنسی هم تامین نکنه زنشو دادگاه هم حکم طلاق میده اگر مرد نخواد به خودش بیاد... اینقدر این قضایا رو جنسیتی نکنید که اگر برعکس بود کسی حق نمیداد، اتفاقا خیلی هم حق میدادند، مگر اینکه کسی خودش نخواد و تحمل کنه...

البته با این قسمت حرفتون هم موافقم که وقتی مادر خودش کارای خونه رو نمیکنه و مادری نمیکنه برای ایشون و خواهرش،از زن بابا هم نمیشه انتظار داشت و بعیده ایشون همچین کارایی که مادرشون براشون انجام نداده رو انجام بدن، اونم تو این دوره که آدم ها همه به فکر راحتی خودشونن و کسی دیگه نه فداکاری میکنه و نه ایثار واسه دیگران...

حالا تو شوهر کن برای بعد ها بعد تصمیم بگیر نه جلو جلو 

فک میکنی از چاله در میایی اونوقت با یه اشتباه میفتی توی چاه وبد از بدتر 

ميگما انتظار داری زن بابا بیاد مادری کنه زهی خیال باطل