بیاید راه حل بدین/بابام زن بگیره؟

اره دروغ نگم همه اینو میگن .....زن بابام روز ی بار زنگ میزنه بهم میگه مامان حالت چطوره ...آشپزی یادم داد ...بچه داری ....و .....

قسمت آخر حرفات منو به وسوسه انداخت 

ببینم بابات نظرش درباره دختر مجرد شانزده ساله چیه😁

دور از شوخی به نظرم بهتره مامانتو درمان کنی گلم به جای اینکه برای بابات زن بگیری 

منم افسردگی دارم مادرتو درک میکنم دختر خوب ان شاءالله که آرامش وارد زندگیتون بشه و در کنار مادر و پدر و خواهرت بهترین روز های عمرتو بگذرونی فقط کافیه همینقدر پر قدرت به زندگیت ادامه بدی و سعی کنی مشکلات رو حل کنی به جای اینکه با یه مشکل دیگه لا پوشونی کنی🙂

افسردگی خیلی سخته خیلی

پرستار رسمی بگیرید بیاد سر بزنه گاهی. و یه خانم ثابل اعتماد که بیاد کار های خونه رو کنه بره . مگه چیکارس بابات

اصصصصلاااا

خل شدی مگه؟

به حرف فامیل گوش نده

بشین با پدرت حرف بزن بگو هر وقت خسته شد بره صیغه کنه ولی به لحاظ قانونی هیچی به هیچکس نده

بهش بگو زن بگیره تو و خواهرت و مادرت آواره میشین

دوست دختر بگیره حالا اگه مذهبیم هستین صیغه م بخونن ولی باهاش اتمام حجت کن که پول و ملک و ماشین و طلا نده چون خیلیا الان همین کارشونه

برا کارای خونه م کمکی بگیر، یکی سه روز تو هفته م بیاد کافیه براتون، برا دو روز غذا بپزه و نظافت کنه، باباتم که میتونه هزینه ش رو بده

با مادرتم مهربون باشید، گذشته ها گذشته همه آدمام کودکی نرمالی ندارن میخوام بدونی که فقط تو و خواهرت ناهنجاری نداشتین، این مشکل خییییلیاست که اگه بخوای حلش میکنی. مادرتم تو شرایط عادی اینجوری نکرده باهاتون خودت میگی افسرده بوده، همین که الان هست خدا رو شکر کن. و بازم میگم باهاش مهربون باشید و قدرشو بدونید❤

بهترین نظر همین بود، واقعا زن بابا بیاره محبت پدرشم از دست میده

اینها همه درصورتی اوک میشه ک زنی ک میارین خونتون خوب باشه و این خ ریسکیه 

اون زن اگه بچه بیاره امکان داره همه توجهشو بده ب بچه خودش و خواهرت بدتر صدمه ببینه 

بعدشم هی میگی اگه  اگه

هنوز ک شوهر نکردی 

از الان برا خواهرت کم نذار بعدش خودش بزرگ میشه میفهمه چیکار کنه چیکار نکنه 

عزیزم چرا در این سه سال یک بار جدی به فکر این نیفتادید که پیگیر درمان و روانشناس و... بشید ولی الانم دیر نشده اجازه ندید زندگیتون از هم بپاشه با پدرتون صحبت کنید که همراه مادرتون به روانشناس و معالج مراجعه کنن و به فکر درمان باشند. همچنین مادرتون رو در چشم پدرتون عزیز تر کنید ایشون یه اشتباهی مرتکب شدن قبلا که الان اثراتش روی خودشونم هست و باور کنید خودشونم از این شرایط راضی نیستند و نیاز به یک همفکر و معالج دارند تا بهتر بتونن با شرایط کنار بیان و زندگیشونو باز بسازن.

ولی با توجه به توضیحاتتون اگر برای پدرتون همسر جدیدی انتخاب کنید باور کنید بعد از یک مدت می‌فهمید در حق ایشونم حتی ظلم شده از جهات زیادی!

. 

مادر من دوسال نیمه فوت کرده از عید همه اطرافیان گفتن زن بگیرید باباتون تنهاست. خلاصه از شب یلدا یه خانم گرفت وصیغه کردن. از اون روز تا الان اصلا دلم راضی نمیشه برم خونه بابام. زنه اصلا یه جارو وگردگیری نکرده. سماور نشسته حیاطشون معذرت میخوام گوه گرفته استکان ها قوری از کثیفی سیاه شده ولی فقط به آرایشش برسه پیرزن  به خدا حالم از خونه بهم خورد یبار اون هفته رفتم فقط  مامانم اومد تو خوابم گفت این اون خونه وزندگی که من جا گذاشتم. با اینکه خودش مریض بود همه کارها رو میکرد  زن بابا فقط برای پول طرف میاد  همین 

پس خیلیم مهم نیست براش که پدرتون دوباره ازدواج کنه

پدرت خودش نظرش چیه؟

  چیزه گرمی بده  مجبور میشه بگیره 

اگر مثلا برعکس بود و مرد افسرده میشد 

به زن حق میدن بره ازدواج کنه ؟ 😶 نه 

چرا ما زن ها حق می دیم که ی مرد چون زنش باهاش نمی خوابه زن دیگه بگیره 

زن و شوهر فقط برای دوران خوشی هستن ؟ 

انگار لباسه این خراب شد یکی دیگه 😶 

مادر خودت تو خونه کار نمی کنه اون وقت انتظار داری ی زن دیگه اینکارا رو بکنه ؟ 

من میکم الان مشکلتون یکی ه . اون موقع مشکلتون میشه صد تا. میان یک مشکل و حل کننین صد تا اضافه میشه. اون خانم قطعا زندگی شخصی و خصوصی خودشو میخواد که نه تو جایی داری نه خواهرت نه مادرت .اصلا کار درستی نیست