تاحالا شده واسه حفظ شرایطی ک ازش متنفری بجنگی؟؟؟؟ دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم🤷♀️. ب قول تتلوی عزیز بحث لیاقته قورباغه رو تو تشت طلام بزاری باز میپره تو مرداب. تو نخواستی ک عوض شی هر کاری کنمهمینی واسم آرامش نذاشتی و خب این درد کمی نیست. بیخودی گردن من نندازمن وانمود کردم دردم نیومد،اما درد پیرم کرد... فقط اونجا که شادمهر میگه:منو دوست داشت ولی هربار خلافش اتفاق افتاد،اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر ک نشون میداد.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
متاسفانه منم همینم همیشه حس میکنم خونم کثیفه ولی واقعا صب تا شب در حال شستن و جارو هستم
مامان یه گل پسر خوشتیپ پنج ساله هستم🥰بچه دومم رو بخاطر مشکل دیسپلازی استخوانی توی ۱۸ هفته از دست دادم قسمت نبود مجدد مادر بشم دوستاي گلم ميشه دعا كنيد همسرم کارش خوب پیش بره و زودتر اسباب کشی کنیم ♥️ کاش منم یه روزی تاپیک بزنم بگم بالاخره صاحب خونه ششدیم خب خونه که هیچ الان دیگه ماشینم نداریمخب ماشین رو خریدیم موند خونه
هرروز گردگیری طی کشیدن جارو برقی دستمال کشیدن روی کابینتا وداخل یخچال .تمیز کردن هفته ای ی بار داخل کابینتا وظرفای ادویه .پرده شستن متکا شستن بازم هست حال تایپ ندارم 😁
والا ما به ابجی داریم کلاس هشتم بخدا همش باید پشتش جمع کنی به هفته امدم خونه بابام اینا مامانم عمل کرده فقط دارم وسایل اینو جمع میکنم
هر بچه ای منو میبینه میگه خوشبحال بچه تون چقدر مامان مهربونی داره ولی نمیدونن من بچه ندارم کاش خدا نگام میکرد من باردار میشدم و صاحب یه فرزند سالم و زیبا خدایا امیدم به تو هست خودت دستمو بگیر
من بدبخت هرهفته ی خونه تکونی اساسی دارم حتی فرشارو جمع میکنم جارو و طی میکشم تختارو درمیارم زیرشو تمیز میکنم باز فرداش انگار ن انگار
تاحالا شده واسه حفظ شرایطی ک ازش متنفری بجنگی؟؟؟؟ دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم🤷♀️. ب قول تتلوی عزیز بحث لیاقته قورباغه رو تو تشت طلام بزاری باز میپره تو مرداب. تو نخواستی ک عوض شی هر کاری کنمهمینی واسم آرامش نذاشتی و خب این درد کمی نیست. بیخودی گردن من نندازمن وانمود کردم دردم نیومد،اما درد پیرم کرد... فقط اونجا که شادمهر میگه:منو دوست داشت ولی هربار خلافش اتفاق افتاد،اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر ک نشون میداد.