2777
2789

من خودم وقتی میخواستن بیارنم داخل بخش وقتی در زایشگاه و باز کردن ک برم بیرون، دیدم مامانم جلو در وایساده تا دیدمش هر دومون اشکامون سرازیر شد، دستشو بوسیدم گفتم مامان منو ببخش ک بعضی وقتا اذیتت کردم ، تو بخاطر بدنیا آمدن ما چقدر درد کشیدی و ۶بار زایمان کردی و سختت بوده و.......

آدم تا مادر نشه قدر مادرشو نمیدونه، مامان من یه فرشته ست انشالله خدا واسمون نگهش داره و از عمر من بزارن رو عمرش  

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مامانم😍

خدا همین جاست؛ نیازی به سفر نیست... 🥲خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ... 🌟خدا در دستان مردی است  که نابینایی را از خیابان رد می کند... 💫خدا در اتومببل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد...💫🌟  خدا در جمله«عجب شانسی آوردم»است.... 🌟💫 خدا خیلی وقت است که آمده نزدیک من و تو.. (خدا همین حوالیست)...🥲🙃🌟🌟🌟

سزارین شدم پمپ درد داشتم ولی بلد نبودم کسی نمی‌گفت فقط زجر کشیدم و گریه بعد مادرم بالا سرم می‌خندید عصبی شدم گفتم بچه کو سالم گفت ها سریع شوهرم عکس بچه فرستاد وای وای باورم نمیشد بچه من باشه ای خدا درد و همه چی یکطرف مامانم که محل نمی‌داد و عین خیالش نبود به طرف گفتم دارم میمیرم گفت طبیعیه 

کاربر جدید نیستم ۲ تا کاربری تعلیق دادم این سومی 👍نکنه روز سفرم خاتون خونه مادرم،وقت روبوسی آخرم،دستپاچه شد آب و نریخت پشت سرم،واسه اینه که در به درم،با غصه ها همسفرم،نکنه روز سفرم،همسایه ها دور و برم،هدیه می دادن ببرم،کاسه آب خالی نشد پشت سرم،واسه اینه که در به درم،با غصه هاهمسفرم،مادرم وقت نمازش،لحظه راز و نیازش،اسممو میگفت و اشکاش،می ریخت رو صورت نازش،قسمم می داد بمونم،قدر ایران و بدونم،راست می گفت حالا میدونم،کشورم بسته به جونم،به کسی که اینجا دارم،نوشتم می رم دیارم،حالا بیشتر از همیشه،واسه خونه بی قرارم،قسمش دادم به جونم،نوشتم خواهشی دارم،پشت سرم آب و نریزی،فکر بازگشتی ندارم،چی شد چی اومد به سرم،که عمری در به درم😔

من اون لحظه مادرم و شوهرم و یادمه هنوز کامل ب هوش نیومده بودم ب شوهرم گفتم دوستت دارم.  

وقتی دخترم رو بخاطر زردی گذاشتن تودستگاه خیلی گریه کردم همونجا جلو مامان های دیگه ب مامانم گفتم حلالم کن انقدراذیتت کردم و کلی گریه کردم 

یا رب نظر توبر نگردد

من سزارین بودم و بیهوش. تو ریکاوری که به هوش اومدم دوباره خوابیدم.چشم باز کردم سه تا کله بالا سرم بود😂😂

مامانم .خواهر شوهرم و شوهرم

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم

اشکمو درآوردی استارتر 

منم مادرم بودن و بعدش همسرم 

الان از مادرم دورم دلم براش تنگ شده تیراخرو زدی بغضم ترکید

من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792