سلام خانما 6 ماه پیش همسایمون عروسش و بهم معرفی که عروسمه و وقتایی که پسرم میاد از سرکار یه هفته میمونن بهم سر میزنن و آشنا شدیم سلام علیک کردیم ولی خدا شاهده هر وقت یه هفته میمونن اونا خونه روبرویی ما هستن که بالکن داره و کلا همه میتونن ببینمش خلاصه هر وقت میاد اینقدر سر و صدا میکنن و رعایت نمیکنن که خواب نداریم مامانم بهشون گفت یکم ملاحظه کنید بچه کوچیک داریم صبا تا ساعت 3 صدای تلویزیونشون تا آخر روشن میکنن ببخشید ولی برای رابطه هم خیلی خیلیییییییی سر و صدا میکنن صداشون تا آخر کوچه میره این به من مربوط نیست ولی یکم رعایت کنن ظهرا که میشه مثل همین الان بچه ها میرن پارک نزدیک خونه و داخل کوچه بازی میکنن پسرای 16 و 15 ساله هم که امتحان دی ماه میدن از کوچه ی ما باید برن خونه چون سرویسشون اونجاست ببخشید ولی این خانم بدون شلوار و لباس زیر شلوار بود کامل پایینش لخ*ت داشت بالکن میشست زاویه دید معلومه حتی از پایین همه میدیدن میخندیدن حتی پسرا ولی این همسایمون عین خیالش نبود سر یک هفته خستمون میکنن از سروصداشون و رعایت نکردن
کاربری قبلا دست دو نفره بوده الان فقط دست منه🌷✨.... نی نی سایت از سرزمین عجایب هم عجیب تره یهو میای میبینی پدرشوهر و خواهر شوهر با همن
من باشم دخالت نمیکنم اهمیت نمیدم چون به خودش ربط داره زندگی خودشه
گیریم تا اخر عمر تنها بمونی و شریکی برای زندگیت پیدا نکنی تحمل این موضوع بسیار آسانتر از آن هست که شب و روز با کسی سر و کار داشته باشی که حتی یکی از هزاران حرف تو را نمیفهمد!
من آباد بودم؛این تو بودی که آتش بر خاکم افکندی.و اکنون،پس از سالها از پایان جنگ،آنگاه که پا در سرزمینم میگذاری،مینهایی که روزی خود کاشتی،خودت را به نیستی میکشانند.نه تو از دود جان بهدر میبری،نه من از زخم، رهایی مییابم.