خیلی عصابم خورده از اینکه با مادرشوهر تو یک طبقه هستیم ...مادرشوهرم عادت داره یا در نمیزنه یا اگرم بزنه یک در الکی میزنه بعد سریع میاد داخل اون در الکیش برایه وقتیه که شوهرم هست و میدونه اومده .... من صحبا تا ظهر میخوابم (به این دلیل که واقعا حوصلم تو خونه سر میره شب بیدارم واسه اینکه بتونم صحبا بخوابم)بعد مادرشوهرم بدونم در زدن اومد خونم منم خواب بودمو تازه بیدار شدم یکی وارد شده بعدش بگیننن چی شد ادامش بیشتر عصابمو خورد میکنه..
همون ادامشم میشد تو پست اول بگید
خـــــــــــــــــــب
ادامه
قفل نداره درتون ؟
در رو قفل کن
هرجیزیم شد بزن پررویی دیگه نمیاد
وقتی میری خونشون قبلش در بزن تا بفرمایید نگفته پاتو تو خونش نزار تا یاد بگیره یا درو قفل کن
میخوابی در خونتون بازه؟؟؟؟؟
مادر شوهر منم اینکار رو میکرد جداکردیم خونه رو راحت شدیم
میتونستی کل متنو همون اول تایپ کنی چون میخوای لفتش بدی تاپیکو ترک میکنم
چرا درو قفل نمیکنی از تو؟
ما از اولم درو قفل میکردم بعدم سریع در اولین فرصت قفلو دستگیره رو عوض کردیم که از بیرون باز نشه
برو یه قفل کامل فردا برا درتون بخر از این اپارتمانیا که از داخل فقط باز میشه
یعنی شما از پشت در واحدتونورقفل نمیکنید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
