ی بار تو روزای محرم نزدی داشتن منم دوتا از دیگهای امام حسین شستم تنهایی حتی یکی نگفت چکار میکنی کمرم خشک شده بود وقتی اومدم خونه از خستگی بیهوش شدم
توخوبه من پریودبودم هیئت داشتن رسیدم دوتاقالی دوازده متری رو تنهایی پهن کردم یعنی خواستم کمک جاریم بدم اون منوگذاشت رفت ومن موندم وقالی ها بعدبه خودم گفتم من براامام حسین انجام دادم اینجورخودمواروم کردم
بنظرم حالا که اونا پر رو و رک هستن توام مثه خودشون شو.رک و پوس کنده بگو از این به بعد نوبتی بشوریم نمیشه یکسره فقط من بشورم که.همه با هم میخوریم همه با هم کار میکنیم.اینارو با لبخند و در کمال آرامش بگو
موافقم وقتی طرف رک میگه اتفاقا شما هم مثل خواهرشوهرت با لبخند و مهربونی بگو از این به بعد نوبتی میشوریم دورهمیه تنهایی نیست که همش یکی بشوره بگو فلانی خونشه همیشه زحمت میکشه غذارو میپزه دستش درد نکنه ماها که میایم میخوریم باید نوبتی هم بشوریم و جمع کنیم اینطوری پدرشوهرت و زنش ناخودآگاه تایید میکنن و به هدفت هم میرسی🙃
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
