بچه ها من با شوهرم سر اخلاقش مشكل دارم
كلا بى احساس و بى منطق هست (خودش يه مشكله كه گردن نميگيره ميگه تو فكر ميكنى)
اما به من قول داده بود اگه مشكل كاريش جور بشه بخاطر آينده بچه و كلا خودمون بريم يه شهر ديگه زندگى كنيم چند ساله به بهونه هاى مختلف منو نبرده!اما الان كه كارش حل شده
باز داره بهونه مياره يا ميگه فعلا وقتش نيست يا ميگه وام نميدن يا ميگه زوده بعده عيد ،امشب من گفتم منو گير اوردى ؟ميگه تو كاريت نباشه ميريم منم گفتم اگه كارم نباشه كه تو بيخيالى بايز دنبال خونه باشى دنبال كاراش باشى ميگه همينجا مگه چشه همينجا بمون ديگه🤥 فهميدم كلا منو گير آورده دارم ديونه ميشم نميدونم ج كنم؟! اصلا به فكر من نيست فقط خودخواه به فكر خودشه خودش سختش نباشه يا دوستاشو ول نكنه😔
چيكار كنم؟!اميدم اين بود برم اونجا يكم زندگيون بهتر شه