سلام دوستان من هفت ساله ازدواج کردم ولی خواهرشوهرم خونه مانمیادچون شوهرش نمیاداونم نمیادبعدامروزمادرشوهرم ناهاراونوگفته بودبعدمنوبچه هارم گفت دورهم باشیم شوهرمم لج کرده بودمیگفت هرکی مارومیخوادبیادخونمون منم گفتم عیب نداره بزاربرم ماروبردخودش تونیومدبعدب من گفت توخیلی خنگی ک میری اخه مادرشوهرم هروقت مامیریم شام نمیزاره حتی شده تاشب ماگشنه برگشتیم ولی من امروزناهارموخوردم بعدرفتم بعدک رفتم فهمیدم مادرشوهرم گفته بچه هاروبیاراینجااسمی ازمن نیورده خودش سوتی دادبعدجمش کردب نظرشمامن واقعاخرم ؟پدرشوهرمم دوتاتیک ب بچه هام انداخت ولی من حرفی نزدم ب شوهرم چون میگ ک گفتم نرویامثلاماک میریم اونجا پدرشوهرم میره خونه خواهرش شوهرمم میگ دیگ نریم وقتی ارزش نمیزارن ولی خدایی خواهرشوهرم بهم احترام گذاشت وازم تشکرکردب نظرشماحق باکیه؟شوهرم گفت نمیام منم گفتم ب مادزشوهرم ک مامیریم ...نمیادگفت مهم نیست برام وقتی دلش نمیخادنیادبنظرشماایناینی چی؟