2777
2789
عنوان

کیا اینجا هوو دارن😂؟

| مشاهده متن کامل بحث + 8305 بازدید | 104 پست
باهم خوب بودن ؟ پنهونی صیغه شده بود یا خانومش خودش راضی بود ؟

نه خودش خبر داشت خیلی داغون بودن اه 

دختره همش میگفت به ناموس زهرا موقع حرف زدن

دوتایی باهم رفت میرفتن آرایشگاه خرید جفتشون نوزده سالشون بود اما درشت هیکل 

این قدر نگوییم باید به عقاید هم احترام بگذاریم    آنچه قابل احترام است حقایق است نه عقاید...!!   هیچ عقیده ای محترم ومقدس نیست    زیرا می‌تواند ریشه در جهل وخرافه ودروغ داشته باشد...میتواند گفتمانی از داعش یا شری سازمان یافته باشد...احترام به بسیاری از عقاید می‌تواند توهین آشکار به شعور خودمان باشد...!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

انقد هستن بیا و ببین . تازه مرده براش خونه میگیره خیلیا بچه دارم شدن . مث زن دومه برادر شوهر خالم&nb ...

یکی از همشهریامون یسال عقد کرده با یه دخار۱۶ساله حالا میخواستن خانواده ها درمورد عروسی حرف‌بزنن پسره کفته یه حقیقتی بگم‌من جندساله زن‌صیغه ای دارم الان۶ماه حامله خانوادش گفتن‌ما میدونستیم‌ چندسال صیغه کرده با یه خانم۲۰ساله مطلقه 

ولی گفتیم ازدواج‌کنه شاید سربراه بشه براهمین اومدیم برادخترشما فکر‌میکردیم دیگ رابطش و‌تموم‌کرده بااون 

چقدر حالم بدشد رحمم‌میاد ب دختری ک تو۱۷سالگی‌مهر طلاق بهش میخوره و دخترم‌نیست الکی الکی زندگیش نابود کردن

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغم‌تو  همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام و‌ببوسم ولی هیچوقت روم‌نمیشد خجالت میکشیدم روزی که تو‌سردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه و‌چنددقیقه بی وقفه پاهاش و‌بوسیدم بدون هیچ‌خجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتون‌نذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحم‌نیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀
بگو چی کار کردی😂

خونه خودمون نبودیما

یه جایی رفته بودیم بعد یه قسمت از حیاطشون ارتفاع داشت خواهر شوهرم پایین بود من بالا اون فکر کرد من می‌خوام بیام پایین منم فکر کردم اون میخواد بیاد بالا دست همو گرفتیم من سمت خودم کشیدم اونم سمت خودش با ظرفا پرت شدم روش 🤕🤕🤕😂😂😂

و خدایی که به شدت کافیست ...
مهرش از دلم بیرون کردم کارتم پر کنه بسمه  اگه الان بمیره فقط برا بچم‌ناراحت میشم

الهی فدات بشم چقد اذیتت کرده که اینجوری سرد شدی من همیشه به مامانم گفتم که نمی‌خوام ازدواج کنم چون بخوام انتقام بگیرم بدجور حال طرفو میگیرم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز