داشت توی چمدونش توی یه سری مدارک دنبال چیزی می گشت، سوادم نداره بنده خدا یه کاغذ خیلیییی قدیمی دید گفت این چیه خاله، نگاه کردم دیدم عقدنامشونه ، گفتم عقدنامتونه گفت مال کی گفتم تو و عمو ... گفت بده بده، بعد خیلی ریلکس پارش کرد من همینطور نگاه میکردم 🤦😑😂
گفتم عقدنامه بودا گفت گ و ه تو عقد ما این آشغالا چیه دور خودم جمع کردم🤣🤣🤣
خالم اوایل شوهرشو دوست نداشته ولی خب زندگی خوبی دارن هنوزم 😄😄😄