2777
2789
عنوان

یه بغض تو گلومه

| مشاهده متن کامل بحث + 218 بازدید | 33 پست
حس مزخرفیه انگار تو جهنمی هر لحظه داری زحر وش میشی عذاب میبینی خستم خیلی خستم آخه چرا خدا اینو سر ر ...

دقیقا منم فکرای شما رو دارم ...به خدا میگم کاش ی آدم خوب سر راهم میگذاشتی آخه چرا این عوضی ...واقعا انگار خدا نمی‌بینه مارو😔😔

ازونجایی که یکدرصدم تجربه ای نداشتم تو این ماجرا درکی هم ندارم

خب بهش فکر نکن ولش،چجوری میشه ینفرو اینقدر دوست داشته باشید؟خب وقتی طرف دیگه نیست مگه نباید ازش بدتون بیاد؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه فایده داره اون درس گرفتن وقتی زخمش تا ابد بمونه رو قلبت وقتی دیگه عاشق نشی وقتی احساست بمیره&n ...

مهم نیست .

مهم اینه به راحتی و بی خداحافظی کنار گذاشتمش همه ی دردامو به جون خریدم 

و غرورمو برداشتم و بردم

فکر کرد چون عاشقم باید اجازه بدم هر رفتاری باهام کنه 

من دورشو خط کشیدم اونه که پشماش ریخته 

               " از آن ها که تسلایشان می دادم                 ‌‌‌‌‌                                غمگین تر بودم ..."
دقیقا منم فکرای شما رو دارم ...به خدا میگم کاش ی آدم خوب سر راهم میگذاشتی آخه چرا این عوضی ...واقعا ...

کاش کاش کاش میمردم نمیدیدمش کاااش میمردم 

خدا نابودم کرد قشنگ

الهی خدا به دلت آرامش بده عزیزم زمان لازمه تا خوب شی برا  آرامشت صلوات فرستادم❣️

یکماهه دارم هر روز دعا میکنم آرامشی نیومد تو  دلم 

فقط با مرگ آروم میشم

چند مدت باهاش بودی  چقدر طول کشید نسبت بهش بی حس شی؟

۸ ماه .

ولی رابطه عمیقی داشتیم 

بدون هم‌میمیردیم

ولی اون سرد شد چون من اجازه خاصی رو بهش ندادم

اون کمرنگ شد 

تلخ شد 

قلبم شکست 

ولی خب برام‌عجیبه یه روز کامل گریه کردم و تو ذهنم تصور کردم امروز خاکسپاریشه 

و واقعا برام مُرد 

الان همکاریم هر روز همو میبینیم تقریبا

ولی اون خیلی پشیمونه

               " از آن ها که تسلایشان می دادم                 ‌‌‌‌‌                                غمگین تر بودم ..."
۸ ماه . ولی رابطه عمیقی داشتیم  بدون هم‌میمیردیم ولی اون سرد شد چون من اجازه خاصی رو بهش ندا ...

۸ ماه کجا دو سالو نیم کجا

اونم منی که هیچ خط قرمزی براش نزاشتم و احمق به تمام معنا بودم

صبور باش عزیزم هیچی ارزش اینو نداره بخاطرش از زندگی که فقط یک بار سهمته بگذری دوباره تلاش کن بجنگ با خودت برا خودت ارزش قائل شو زمان بده به خودت همه مون یجورایی درد مشترک داریم ولی ازش درس بگیر لطفا به آینده فکر کن یه روز کسی میاد تو زندگیت ک برات آرامش میاره اونوقت معنی واقعی عشق رو میفهمی ایشالا❣️





صبور باش عزیزم هیچی ارزش اینو نداره بخاطرش از زندگی که فقط یک بار سهمته بگذری دوباره تلاش کن بجنگ با ...

هیچ کس عاشق واقعی نیست

همه یا به خاطر رابطه میان جلو یا واسه گذروندن وقت 

این منو میترسونه🙂

۸ ماه کجا دو سالو نیم کجا اونم منی که هیچ خط قرمزی براش نزاشتم و احمق به تمام معنا بودم

متاسفم . درسته درد زیادی داری

ولی منم به اندازه خودم این سختی رو تحمل کردم

ولی خب گذشت 

گاهی دلتنگ‌میشم 

گاهی یه اخم روی صورتم‌میشینه 

احساساتم نوسان پیدا کرده

ولی دیگه اجازه نمیدم وارد حریمم بشه

               " از آن ها که تسلایشان می دادم                 ‌‌‌‌‌                                غمگین تر بودم ..."
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز