یکی دوهفته دیگه نامزدیشونه
عروس همسن منه و 23 سالشه و دوست قدیمیمه
سالها بود همدیگرو ندیده بودیم و اونموقع خیلی دوست نزدیکم نبود. الان دوسش دارم ولی یخورده سختم شده ارتباط باهاش. چون در واقع دوست قدیمی من الان خیلی بیشتر از من داداشمو میبینه و بیشتر از اونکه منو بشناسه، داداشمو میشناسه. یه حالیه خلاصه😃
بگین بهم چیکار کنم تو ارتباط باهاش. دوست دارم یکی از نزدیکترین دوستام بشه🥺
من ازدواج نکردم و حالا حالاها هم نمیکنم
کمترینش اینک تو کاراش دخالت نکن
اگه حس رقابت بر سر مالکیت داماد نباشه دوست میشید
هر کاری کنی فایده نداره گلم عروس باید خودش بخواد که با خانواده شوهر خوب باشه
منکه هر چی برا زنداداشم کردم فایده نداشت از روز اول برامون گارد می گرفت
تو کاراشون فوضولی نکن
تو دعواهاشون
خرید کردناشون
حسود نباش
خودتو باهاش مقایسه نکن
اگه داداشتو دوست داری پس باید کسی که داسه داداشت عزیزه هم دوسش داشتع باشی
اگه واقعا داداشتو دوست داری بیشتر از اون زنشو دوست داشته باش
مثلا اول که میاد با زنش روبوسی کن بعد با داداشت
اول به عروس تعارف کن بعد به داداش
تعریفشو جلوی خودش و داداشت بکن
شوخی هایی که دوستا با هم میکنن باهاش نکن بزار حرمتا سر جاش بمونه ،شوخی های قشنگ بکنید سرسنگین
خلاصه اینطوری اونم تو رو دوست داره من بیست و پنج ساله با زنداداشم اینطوریم باور کن میمیره واسه من ولی با اون خواهرم اینطوری نیست چون اون همین چیزای کوچیکو رعایت نمیکنه
آفرین بهت تبریک میگم جزو معدود خواهرشوهرایی هستی که فهمیده ای و داداشت واست مهمه
یه خانمی تو نی نی سایت میگفت من وقتی با داداشم دعوام میشه با زنش قهر میکنم و بد رفتاری میکنم تا بره بیافته به جون شوهرش و زندگیشون تلخ بشه تا بفهمه با من درست رفتار کنه واقعا اینقدر تاسف خوردم از نادانی این بشر که نگو
