عزیرم من روانشناس کودک نیستم ولی دختر من سه سال و ده ماهشه دقیقا همینرفتارشه .یعنی حساب کن از تبریز تا رشت هشتاددرصدمسیرو رو پای من بود اونم نه اروم هی خودشو تکون می داد شعر می خوند و بازی می کرد منم باهاش هم همراهیمی کردم .غذا هم یبار خوب می خورده ده بار اونجوریه یعنی من جدا جلوی کامپیوتر یا تلویزیون می شینه بهش میدم یا خودش می خوره اکثرا سر میز با ما نمیخوره.باداداشه بزرگشم همش کل کل می کنه .مثلا بهش میگه سلامتو خوردی میگم تو باید سلام کنی تو کوچیکتری میگه نه اون اومد تو خونه اون باید بهم سلام بگه.حرفم بزنی میگه من بچه م جاهایی هم که به نفعش باشه میگه من بزرگ شدم یعنی خودم واقعا گاهی درمونده میشم ولی میدونم اقتضای سنشه زبون درازی و لجبازی گاهگدارش ولی تحمل می کنم. مهدم رفته خیلی شیطونتر و حاضر جوابتر شده