دوران مجردی عمم میرفت از من بد میگفت پیش زن عموم و عموم
پسر عموم بهم میگفت عمه اینطور میگه
فک کن حتی لباسایی که تو مجلس عروسی میپوشیدمم ایراد میگرفتو بی حیایی میدونست ببین چقد احمقو لاشی بود که این حرفارو جلو پسرعموم میگفت خب من دوس ندارم پسرمجرد و عموم بفهمه من چی پوشیده بودم
احمقه نفهم