2777
2789
عنوان

با مادرم دعوای شدیدی کردم

170 بازدید | 6 پست

انقدر که بهم خیلی فوحش های بدی داد چیزی نگفتم قلبم رنجید 

هیچ وقت یادم نمیره همیشه به فکر بابام بود و هست مدام به ما استرس میده 

امشب شام کم گذاشته بود منم خیلی کم برداشتم وگفتم خب من درس میخونم حالیش نیست من چی میگم ولی اگه خانواده اش ازش چیزی بخوان راحت بسته بسته گوشت میده میره، برای منم نمیگم کم گذاشته ولی به شدت این روزا یاد گذشته میوفتم که چقدر با کمبود محبت و عزت نفس بزرگم کرد منم با این عقده ها بحث کردم... واقعا موضوع شام نبود، درد تنها بودن بود همیشه تنها بودم تو همه چی. 

از بچگی کتک هم میخوردم اصلاااا براش مهم نبود چرا بچه همسایه باید جواب بده فقط درد میموند تو مغزم چرا مادر من اینطوری بود الانم منفعتش باشه راحت جلو بابام خارمون میکنه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز