توی فیلم پری داریوش مهرجویی ،یه سکانسی هست که خسرو شکیبایی بی اختیار تو تاکسی میزنه زیر گریه و بقیه مسافرها و راننده بدون اینکه دلیل رو بدونن،باهاش شروع به گریه کردن میکنن!
انگار همه ی ما مسافر اون تاکسی هستیم..
بعضی وقت ها بجای جر و بحث فقط یه طرف مقابل نگاه میکنم و تعجب میکنم این حجم وسیع از بی عقلی و نفهمی چطور تو ی کله به این کوچیکی جا شده!" ARMYدر عمل عاشق و درحرف عاقل..