ازدواجم سنتی بوده قبلش عاشق یکی دیگه بودم بهم نرسیدیم الان بایکی دیگ ازدواج کردم دوسش دارما ولی عاشقش نیستم خودشم این موضوع رو میفهمه م عاشقش نیستم ولی گذشتمو نمیدونه با اینکه اون دوسم داره همه کار برام میکنه
عب نداره
چقدر شبیه همیم خب چیکار کنیم حالا؟ البته شوهر من هر کاری برام نمیکنه
سعی کن زندگیتو بکنی این همه خیانت و کتک و ناسازگاری رو نمیبینی تو جامعه
من عاشق شوهرمم ولی خیلی عصبیه نمیتونم تحملش کنم
تو برو خداتو شکر کن
بنده خدا بچسب به زندگیت مردی که دوستت داره بذار رو تخم چشم هات
من با عشق سر سفره عقد گفتم از امروز تا ابد بله الان بعد 4 سال اومدم قهر خونه بابام و همسرم میگه هرکاری میخوای بکن واسم مهم نیست، خورد شدم شکستم قشنگ
کیه حالا دوست داره؟؟؟همه تو گند و فاضلاب رندگی گیر کردیم بخوای برگردیم باید بشه روز حسن و حسین
من ازدواجم سنتی بود
ولی عجیییییب عاشق شوهرمم😑یوقتایی خودمم بدم میاد
تازه من نمیخواستمش اون عاشق من بود چقد رفتو اومد
الان خیلی دوسم داره ولی یکم سرده ولی بازم من جونم براش درمیاد😶
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
