مادرشوهرم مشهدمسافرت رفته قبلش خیلی به شوهرم میگف مشهد نمیریدشوهرم چون من قبلش بهش میگفتم من با مامانت هیچ جا نمیام بهش میگف نه مامانش بد مسافرت هست زنگش زدم بش زیارت قبول بگم گف من دیدم محلم نمیدید خودم رفتم بعد گف انشالله شما قسمت کنه برید منم گفتم انشالله وگفتم شوهرم اهل مسافرت نیس و اونم گف اره بچتون بزرگتر شدبچم ۲ سالو۶ماهش هس برید منم اینبار با ماشین رفتم شما با هواپیما رفتید منم میام دنبالتون نمیدونم چرا میخاد با ماباید ۲ماه قبل خواهرشوهر رف مشهد نرف دنبالش ۱ ماه قبل دنبال همروسم نرف مشهد فقط میخاد با ما بیاد اینقدر بد مسافرت هس که اعصاب نمیزاره منم شانس ندارم