اومده خونه مادرشوهرم تنهایی بدون شوهرش و با بچش اومده چند روز بمونه خریداشو کنه برگرده.حالا وقتی خونه مادرشوهرم بود من و شوهرمم رفتیم شام اونجا دیدیمش.مادرشوهرم همسایمونه.حالا شوهرم چند وقت پیشا رفته بود کربلا با اینکه قربونی پخش کردیم تیکه تیکه فامیلاش میان دیدنش اما دیگه خیلی گذشته.حالا این دختر عموش تو حرفاش گفته بود خونه ی علی (شوهر من) هم میخوام برم.منم پس فردا کنفرانس دارم دانشگاه این چند روزم که اومده بود وقتم گرفته شد . حالا نمیدونم دعوتش کنم یا نه با اینکه شوهرش اینجا نیست. اینم بگم یکبار خونشون رفتیم شام .البته خودمون نگفتیم میایم مث الان خودش، ما داشتیم میرفتیم شهری که اون زندگی میکنه اونم اصرااااار که بیاین خونه ی من.حالا نمیدونم موقعیتم و چطور بهش بگم. بیزارم از مهمونی که خودش خودشو دعوت کنه و موقعیت شناس نباشه.البته اون گفته میخوام برم بشینم اما نمیشه من تعارف نزنم که.نظرتون لطفا
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
میاد یه ساعت میشینه میره ؛ وقتی از راه دور اومده و تو دعوتش نکردی قطعا فهمیده نمیخوای شام یا ناهار بیاد
همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️
خب وقتی رفتی خونش ادب حکم میکنه دعوت کنی.بنده خدا هم نگفته میخوام شام و نهار برم خونش که میگی بدم میاد از این مهمونا.چرا بعضیا مهمون خوبین صاحب خونه ی بدی ان
ای کسانی که ایمان آورده اید به کسانی که ایمان نیاورده اند کاری نداشته باشید.