وای بچه ها من دم صب خواب دیدم تو خونمون ماره و هرجارو نگاه میکردم مار میومد بیرون تو خونمون ی عالمه مارشده بود هی راه میرفتن منم خیلی ترسیده بودم همش فرار میکردم بعد دیدم یکی از اون مارو پامو نیش زد اینقد درد داش ک نمیتونستم پامو تکون بدم بعد دیدم شوهرم نیش مارو میکشید بیرون😐😐😐تعبیرش چیه بنظرتون😐😐😐😐