کلاس هشتمه.
برخلاف بقیه همکلاسی هاش، هیییییچ مشکل خانوادگی یا مالی نداره. مادرش میگه من بچمو میفرستم مدرسه که معلم ها بهش محبت کنن!!!!! . معلم هاتون بلد نیستن محبت کنن و بنابراین بچه من هم کارهای دلخواهش رو میکنه!!!!!!!!
واقعا اذیت میکنه. واقعا اذیت میکنه. اوایل با زبون نرم خیلی تلاش کردم تو رودربایستی قرارش بدم . اما نتیجه نداد.
الان دیگه حالم ازش بهم میخوره. هر غلطی میخواد میکنه و بعدش مستقیم تو چشمم نگاه میکنه. منتظره من ناراحت بشم تا بلند بلند بخنده. منتظره من توبیخش کنم تا داد بزنه تو روم بایسته.
نمونه ای از کارهاش وقتی پشت به بچه ها و رو به تخته دارم درس میدم.: تریاک میاره سر کلاس زیر میز اتیش میزنه و بوش پخش میشه. کاغذ آتش میزنه و تو سطل مخصوص کاغذها میندازه. مانتو شلوار و مقنعه اش رو در میاره و هودی می پوشه . میره زیر میز میخوابه و خوراکی میخوره و با بقیه حرف میزنه و می خنده.
کلاس رو به گند کشیده. همه معلم ها رو اذیت میکنه اما من و دبیر ریاضی رو خیلی بیشتر.
واقعا این بچه و مادر این بچه و مدیر بی عرضه مون رو نمیبخشم که علی رغم یک کوه از کثافتکاری حتی حاضر نیست مادرش رو مدرسه بخواد و توبیخش کنه. مدرسه هم دولتیه.
برام دعا کنید تا اخر سال بتونم دووم بیارم. خواهش میکنم. ویتیلیگو دارم. به سختی با کورتون و دارو کنترلش کردم اما از وقتی رفتم این مدرسه مدام داره پیشرفت میکنه.
خیلی ناراحتم. من فوق لیسانس دارم. تونستم بورسیه تحصیل از خارح از کشور بگیرم اما به خاطر والدین مسن نرفتم و الان اینطور گیر کردم.
