داستان اینه ک کوتاه بگم جاریم یک آدم ظالمه بشدت در حقم خعلی بدی کرده چون شدیدا حسوده و حدودا دوسال میشه قهریم چ بهتر ولی مشکلم اینجاس تا یکی خونش میاد مهموناشو میفرسته خونم برای کثافت کاریی مثلا دسشویی رفتن وخعلی کارای دیگه میدونه من مث خودش حوصله مهمون داری ندارم فقط دوستای خودمو خونوادم بس ن هرکی اونم دوستای جاریه ک باهاش قهری و اصن دوستاشو حتی یبارم تو عمرت ندیدی بیان خونت بخورن بریزن ده دوازده نفری بعد بچه هاشون دو سه بار برن دسشویی و گوهاشونو نفرستن تو چاه مستراب همونجا بمونه وبعد برن و تو بمونی و کثافتکاریه مهمونا چ حالی بهتون دست میده یهو درم بازبود اومدن تو خونه خعلی امروز گریه کردم ناراحت شدم حرص خوردم اون دقیقن همینو میخاست شما جای من باشین چیکار میکنین ن دوستانه بگین ...اجرتون با خدا 🥺🙏با شوهرمم و مادرشوهرمن دعوام شد ...
به نظر من اگه یهویی بوده و بچه هم بودن سخت نگیر... اما اگه کاره همیشگیه و عمدا میخواد آزار بده مقابل ...
یبارم چن ماهه پیش این اتفاق افتاد دوتا بچه ی شیطون ک فامیل منم میشن و اونم باهاشون رفیق شده اینروزا فرستاد خونم بچه ها گفتن جاریم گفته برین خونه خاله نیلا اونجا بازی کنین تو رو در واسی فامیلم قرار گرفتم چنان حرص خوردم ک نگو
دلم از اینجا بیشتر خونه چ آدمای کثیفو بی فرهنگی بودن همینجوریی ک بچه هاشونو بردن دسشویی ب خودشون زحمت ندادن یه آب بعد بریزن ک فلان چیزاشون رو سنگ نمونه انقد بی فرهنگ و بیشعوررر حالم از اینجاس ک بهم میخورع
گفتم راهشون نده اگه روش نمیشه بگه میرم جایی اونا میبینن که نمیره حساب کار میاد دستشون اوه چقد ...
من تو رو در واسی برادر شوهرم موندم چون همسرم پیشش کار میکنه یعنی تو شرکتش ....وقتی ک اومدن زبونم قفل شد نتوستم چیزی بگم شرمم شد بقرآن ...بعدشم اصن کجا بدونم انقد بی ادبو پرو تشریف دارن
اولش میگع مهموناشو میفرسته خونه ما و کلی چیزای دیگه حالا میگه اومدن رفتن دسشویی و ی بارم چند ماه پیش.
تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.
اولش میگع مهموناشو میفرسته خونه ما و کلی چیزای دیگه حالا میگه اومدن رفتن دسشویی و ی بارم چند ماه پیش ...
اشکالی ندارع باور نکن من نیازیی ب باور کسی ندارم من خعلی وقته ک بریدم از آدمایی مث تو زیاد اطرفم بوده خعلی راحت بلاک کردمشون ودیگ نیستن من اصن خعلی وقته آدمارو گذاشتم کنار حوصله مهمون دوست آشنا هیچیو ندارم فقط خونوادم