من الان توی این شرایطم خیلی برام سخته بعد عید میخوان بیان خواستگاری پدر و مادرم در جریان نیستن ولی خواهرم و دو تا برادرم میدونن ناراضی هستن نمیدونم چیکار کنم واقعا دوسش دارم
چیشد چیکار کردی؟ من دوس ندارم دلخوری پیش بیاد دلم نمیخواد کسی ناراضی باشه این وسط اونم نمیخواس حال ...
ما خیلی بهمون سخت گذشت قضیه اش مفصله ما ازدوشهرمختلف بودیم با اداب ورسوم متفاوت که متاسفانه این عشقه بیمون ایجاد شده بود میگم متاسفانه چون خیلی عذاب کشیدیم ولی به هم رسیدیم بالاخره من همش دعا وختم وچله میگرفتم برا رسیدنمون به هم بابام کتاب دعا وقرانم ازم گرفت که نشه گفت نمیذارم ازدواج کنید گوشیمو گرفت کتکم زد هرچند منم مثل تو نمیخواستم ناراحتی اتفاق بیفته اما اینو مطمئن باش اگ قراربراین باشه ب هم برسین ناراحتی اتفاق میفته به هرحال چون تو میخای اونا ن ولی مطمئن یاش پشیمون میشن مثل خانواده من ک الان میبینن چقد همسرم خوبه ک همراهه بامن ومن افسردگی داشتم برطرف شده همیشه میگن مااشتباه میگردیم ولی خب من به هزار چیز متوسل شدم تا ازدواجمون جور شد اگه خواستی بیا خصوصی حرف بزنیم
آقا باید با طرف چند جلسه حرف بزنی راه بری تا بشناسیش دیگه ندیده نمیشه قضاوت کرد ک داداشمم ک باهاش ح ...
نمیدمنم والا،مثلا بابای منم هر خواستگاری میومد میگف ن..چون دوس داشت من با پسر عموم ازدواج کنم،منم ک دیدم از پسرعموم اصلا خوشم نمیاد،وقتی ی خواستگار خوب برام اومد با داییم حرف زدم ک بره تحقیق،بعد ک داییم تاییدش کرد با بابام حرف زد و راضیش کرد
ما خیلی بهمون سخت گذشت قضیه اش مفصله ما ازدوشهرمختلف بودیم با اداب ورسوم متفاوت که متاسفانه این عشقه ...
اره حتما بهت پیام میدم
اتفاقا به داداشم گفتم تو ک ازش داری بد میگی فقط یه بار دیدیش من کلی باهاش حرف زدم خیلی خصوصیات خوبی داره ک تو نمیدونی فقط از یه قیافه ک نمیشه کسیو قضاوت کرد