سلام عزیزان لطفا دلداریم بدید حس میکنم بدترین مادر دنیام که چرا باید بچمو بزارم مهد برم سرکار امروز روز اول مهد بچم بود و خودمم روز اول کارم انقد از صبح گریه کردم نا ندارم
همه همینن من نزاشتم مهداما تا اخرین روز که بزاری بری سرکار عذاب وجدان داری من دخترم هشت سالشه پسرم سه و نیم هنوزم عذاب وجدان دارم پرستار داشتن و عالی هم بود پرستار اما باز حس بدهکار بودن دارم پیرم .ن بار کوتاه رفت مهد از عذاب وجدان مردم مریضی و گریه هیچ در نهایت نبردمش
خدايا اين عزّت است كه بنده تو باشم، و برايم اين افتخار كافى است كه تو پروردگار من باشى