سلام دوستای گلم یکی از دوستام داره ازدواج میکنه خانوادش وضعیت مالی معمولی دارن هم رسم جهیزیه ندارن هم پدرش میگه ندارم چیزی برات تهیه کنم دوستم یکبار ازدواج کرده جدا شده نامزدش مجرد وضعیت مالی خوبی هم دارن پسر قبول کرده اما دوستم همش ناراحته از ازدواج اولش مهریه و هیچی نگرفت البته بعد طلاقش کار کرد تیکه تیکه حدود ۸۰ میلیون طلا خرید به قول خودش اگر خانواده کمکش میکردن خیلی بیشتر میشد چون این بنده خدا از روزی جدا شد تا حالا یه هزار تومان خانوادش در حقش نبودن دانشگاه رفت و صفر تا صد هزینه هاشو چند سال خودش داده شرایط وام ازدواج گرفتن نداره چون پسر گفته عقد و عروسی باهم بگیرن حالا این بنده خدا گرفتاریش یکی دو تا نیست وضعیت وسایل خونه باباش معمولیه میگه خجالت میکشم جلو خانواده نامزدم عکس خونه زندگی بابای پسر رو دیده ازطرفی میگه اگر بخوام دستی بکشم به سرو وضع خونه و حلقه و ساعت و کت و شلوار سایر خریدایی که رسم برای داماد انجام میشه و پذیرایی مراسم خواستگاری و بله برون باید تمام طلاهام بفروشم چون مادرش در حدی بیخیال که این بدبخت میگه میوه و شربت و شیرینی مراسماتم خودم باید بگیرم الان از این دلخور میگه زورم میاد پس اندازایی که بابدبختی و خون دل چند سال جمع کردم خرج خونه بابام کنم برعکس من دارم واسه اونا جهاز میگیرم بنظرتون چیکار کنه اصلا هزینه نکنه برای خونه باباش چیه من بهش گفتم لازم نیست همه چیو عوض کنی اونایی که فقط داغونه عوض کن که البته همونم باهم حساب کردیم سر از ۳۰ میلیون در میاورد حداقل شما بودید چیکار میکردید اها اینم بگم در حدی هستن خانواده که هدیه سر عقدم خانواده دخترم خودش باید بگیره بده مادرش بهش بده سر ازدواج اولشم همین بودن کاری نکردن من یکی واقعا از مادرش لجم میگیره اینقدر بی فکر و بی مسئولیت در حالی که طلا اینا داره ولی میگه برای دختر چرا خرج کنم
