2777
2789

۳۰آبان بود ک رفتم سونو کنترل آخه ۳۳ هفته ک بودم گفته بودن آبه کیسه آب کم شده هفته ای یبار باید سونو بدم خلاصه ۳۴ هفته رفتم گفتن زیاد شده ولی ۳۵ هفته رفتم گفتن کم تر از حد نرمال شده سونو رو بردم ب دکترم نشون دادم دکترم گف الان نخ سرکلاژ رو باز میکنم از اینجا مستقیم میری بیمارستان زایمان میکنی منم چون زایمان اولم طبیعی بود و خیلی وحشتناک درد کشیدم و مصیبت های بعد از زایمانم زیاد بود از ترس همونجا زدم زیر گریه گفتم نه فقط میخام سزارین بشم دکترم گف نمیشه گف ۳۶ هفته ای هنو ۳۷هفته ات پر نشده اخه بیمارستان های خصوصی شهرمون دستگاه ان ای سیو ندارن خلاصه دکترم ک دید هیچ مدله راضی نمیشم ب طبیعی گف پس از امشب باید بستری بشی تا ۳۷ هفته رو پر کنی تحت نظر باشی رفتم بیمارستان بستری شدم تا صبح ۵تا سرم زدن مدام ان اس تی میگرفتن صبح دکترم اومد گف مرخصی ولی ۴تا سرم نوشتم روزی یکی میزنی مدام آب و دلستر و آب میوه میخوری هر روز هم میای بیمارستان تا ازت ان اس تی بگیرن من خوشحال رفتم خونه ب خیال اینکه خطر رفع شده ۲روز این روال رو ادامه دادم ۲آذر ماه شد شب دردای شدید اومد سراغم ولی درد زایمان نبود بچه تکون های خیلی شدید میخورد جیغم در میومد کنار بخاری دراز کشیدم کمی آروم شدم هی صلوات میفرستادم ک طبیعی نشه آهنگ به چه دلواپسی نابی رو دانلود کردم تا صبح با اون سرگرم بودم صبح بلند شدم یه صبحانه توپ خوردم ولی بچم تکون نخورد گفتم شاید خابه رفتم سرم زدم زیره سرم دوباره تکون خورد خیالم راحت شد رفتم بیمارستان ان اس تی بگیرن اصلا تکون نخورد اونجا ماما گفت پاشو برو شیرینجات بخور بیا رفتم ۳تا بستنی و یه آب انبه خوردم فایده نکرد دوباره ان اس تی گرفتن گفتن حرکت نداره زنگ زدن ب دکترم اونم بهشون گفت ۲ساعت دیگه تکرار کنین خبرشو بدین بهم ماما گف برو ۲ساعت دیگه بیا رفتم خونه دوش گرفتم نیم ساعت نشد دلشوره افتاد ب جونم دوباره هندفری گذاشتم گوشم اهنگ گوش دادم ک ریلکس کنم دوباره فوری زنگ زدم آژانس رفتم ب ۲ساعت نذاشتم برسه سره یه ساعت بیمارستان بودم گفتم یه خزیدن ساده هم نداره اونا هم ان اس تی رو وصل کردن من خابم برد زیره دستگاه ۲۰ دقیقه ای خاب بودم از خواب پریدم گفتن اصلا واکنش نداره بچه فقط صدای قلبش میومد ک آرومم میکرد ساعت ۱و نیم ظهر بود زنگ زدن ب دکترم گفتن شرح حالمو دکترمم گف اتاق عمل رو اماده کنین اومدم منو بردن واسه اماده کردم دکترم ۲نیم اومد بیمارستان و ۲ و۵۵ دقیقه صورت دختره نازم روی صورتم بود هزاران بار خداروشکر میکنم ک فینگیلیم سالمه از خدا میخام به همه منتظرها یه نی نی سالم بده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آهنگ به چه دلواپسی نابی رو دان کن ببین چقدر بهت میچسبه

حتما دانلود میکنم، شوهرم یه خرس صورتی گرفته همش با اون حرف میزنم اینقدر ناز نگاه میکنه بهم من چهار سال مشکل داشتم باردار نمی‌شدم واقعا قدر این فسقلی رو میدونم.

حتما دانلود میکنم، شوهرم یه خرس صورتی گرفته همش با اون حرف میزنم اینقدر ناز نگاه میکنه بهم من چهار س ...

منم سره این بارداریم خیلی سختی کشیدم الان بچمو ک میبینم همش بغض میکنم خداروشکر میکنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  3 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  2 ساعت پیش