یه چیزو کوتاه خدمتتون عرض کنم منم یه خواهر زاده دارم 10 سالشه پسره اینقد بهم وابسته هستیم اینجوری که با من راحته و همو دوس داریم با پدر خودش و خونوادش نیست...خانمم هیچ حسادتی هم نکرده و اونم بیشتر از من دوسش داره...
شمام میتونین مث همسرتون خواهرزاده شو بغل کنین و ببوسین کم کم عادت میکنین و دیگه اون حس حسادت و اذیت بودن کاملا از بین میره...هیچ وقت تو زندگیتون رو یه مسئله گیر ندین چون فقط خودتونو اذیت میکنین...
اره میدونم ولی من خیلی وابستم در حدی که اگ تو ی جمعی مخصوصا خانواده شوهر باشیم ی صدم ثانیه حس کنم شوهرم بهم توجه نکرده یا حواسش نیس ناراحت میشم .خودشم میدونه بنده خدا همش استرس اینو داره حواسش پرت بشه و بهم توجه نکنه من از دستش ناراحت بشم ..خیلی ناراحتم خیلی دارم اذیت میشم بعضی شبا کلی گریه میکنم
دلم برای شوهرت سوخت. چه زندگی سختی براش ساختی
عزیزم اینکار وایه خودت میگم نکن رو خودت کار کن اصلاااا وابسته نباش یکاری کن شوهرت وابستت باشه الان نامزدی اولشه عاشقته بعد دیگه دلشو میزنی زندانیش کردی بخدا ضررش همششششش واسه خودت و بس یهو شوهرت از این زندتن فرار میکنه هااا خودت دوست داری شوهرت بیاد خونتون مثللا ب داداشت بگی چطوری شوهرت اخم و تخم کنه نکن عزیزم بخدا بگو الهی شکر شوهرم مهربون همه رو دوست داره خداروشکر بزار محبت کنه به بچه خواهرش خداروشکر تا از ذهنت بره
عزیزم پسفردا وارد زندگی میشی که همیشه فکر و ذکرش شما نیستید که یاد بگیر خودت خودتو دوست داشته باشی یاد بگیر خخودت ب خودت محبت کنی اگر یه روز شوهرت بهت محبت نکرد اینجوری داغون میشه خودت خودتو دوست داشته باش
خب البته بهتون حق میدم...ولی واقعا یه چیزیه که ملکه ذهنتون شده نباید همسرم به خواهرزادش محبت کنه..همیشه خواهر زاده و دایی بیشتر عاشق هم بودن تا برادر زاده و عمو...همسرتون که به حرفاتون گوش داده و کمترش کرده...دیگه چی اذیتتون میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
