شب که بچه خوابید واس فردا ناهار درست کن
در باز نکن بگو شب نخوابید صبح خواب موندیم
بگو دیگه بچه از آب و گل در اومده خودم از پسش برمیام
تشکر کن که کدورت هم پیش نیاد
تقصیر خودته از اول ضعف نشون دادی که نمیتونی، اخه غذا درست کردن کار داره نهایت نیم ساعت ه،بگو مامان تو زحمت میفتی من دیگه میتونم
شام زیاد بزار واسه ناهارت بمونه
یه بار شب غذاتو اماده کن واسه ظهر
ب مادرشوهرت بگو فردا ناهار دارم صبح شماهم ب زحمت نیوفت
منم میخوام یکم بخوابم
بالاخره ک باید حواست ب بچه می بود در هر صورت نمیتونستی بخوابی پس حساس نشو
اگه محکم باشین و از خودتون تنبلی نشون ندین و گشون بدین خودتون از پس زندگیتون برمیاین،شوهرتونم به مادرش نمیگه بیاد کمکتون
محترمانه به شوهرت بگو من از پس کارای خودم و بچه برمیام.نیاز نیست مزاحم مادر بشیم.
درو باز نمیکنم میگم حمام بودم چند صبح همین کارو بکن گله کرد بگو صبح ها همه کارم ردیف میکنم بچه خوابه بیدار نمیشه
ایفونو خاموش کن بگیر بخواب.
شب هم زنگ بزن بگو دیدیم زحمتتونه هر روز میاید این راهو فردا من خودم میام به شوهرمم گفتم از راه بیاد خونه شما
زود میاد ک بره خونه ب کارای خودشم برسه
دیگه چاره نیس که.یا باید نیاد کمک
یا ب دلش راه بیای چون وظیفش ک‌نیس
حالا اگه منطقیه با مهربونی باهاش بحرف ک یکم دیرتر بیاد یا وقتی بچه بیدار شدع
شب غذا رو بپز راحت باشی بعد اونم در زد باز نکن
یا بگو حموم بودم چند روز باز نکنی دیگه پیداش نمیشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
