خوب کاری کردی؛هویج ها هم میزاشتی همونجور بمونه خودش بره جمعش کنه
هویجا رو جمع کن بزار یخچال به روی خودت نیار
اگه خواست خودش بگیره
من دو کیلو هویج اب میگیرم کمرم میشکنه از درد
ی تاپیک پیدا شد واسه درد دل
والاخوار شوهرای من با مادرشوهرم امروز ساعت یازده پا شدن اومدن خونم
منم در حین جاروبرقی کشیدن بودم
اینقد اعصابم خورد شد
قششنگ اومدن بالا نشستن
مادر شوهرم نگفت عروس تو جاروتو بزن ما بعد بشینیم
اومد نشست رو آشغالا😕
هویچارو بزار کنار خواهرش اومد بده بگیره شماهم غذارو و سرو کن
منم خیلی احترام میذارم ب خانوادش کلی چیز براشون فراهم میکنم و چون از شهر دیگه میان حدود ده روز صبونه ناهار شام، ولی از اونطرفم میرم اونا هم هم احترام میذارن اما نه به اندازه چیزایی ک من فراهم می کنم که خب اانتظاری نیس چون سنشوم بالاس,
حالا اینو یگم ک شوهرم سال اول اصلا کمکم نمیکردم اصلا اصلا حتی سفره هم جمع نمیکرد، کم کم روش کار کردم، کار دادم دستش تا عادت کنه مثلا ی پیاز خورد کنه ی چیزی تا الان ک دیگه کمک میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
