دعوا با شوهرم سر هویج😁

ووالا اومدن یدونه کمکم نکردن

اه اعصابم خیلی خورده

خیلی دوست داشت خانواده اش آب هویج بخورن میرفت آب هویج آماده می خرید یه دو کیلو هم بستنی می خرید باهاش انقدر به تو فشار نمی اورد

همشون همینن والا خواهر

 خونواده زن هیچییی

فقط خوار مادر خودشون مهمه

خوب کردی .

خودتم یاد بگیر چه مهمون هست چه نیست کمتر به خودت فشار بیاری . کم کم شوهرتو تو کارا شرکت بده . از کم شروع کن که عادت کنه

امروزم میشد هویجا رو بزاری یه گوشه به کارای دیگه برسی بعد که می‌گفت آب هویج یه کلمه می‌گفت وقت نشد داشتم چیزای دیگه رو میشستم و ناهار میذاشتم 

، وقتی از شهرستان میان مطمئنا همین امروز که برنمیگردن شهرشون، میذاشتی حالا فردا یا پس فردا سر فرصت با مادرشوهرت یا خواهرشوهرت پاک میکردین و آب میگرفتی، 

حالامن برعکس خانواده خودم شهردیگه هستند شوهرم خداییش خیلی تحویلشون میگیره اسفندماه زایمان میکنم خواهرم به همه گفته حق ندارید عیدبریدخونه فلانی یعنی من چون تازه زایمان کرده اذیت میشه فقط مامان واسه زایمان میره تمام 

واقعا ؟چقدر بی رحمن خوب این طوری زودی دیسک کمر و هزار مریضی میگیری خدایی نکرده ...بدن خانما تحمل کار سنگینو نداره 

پس قائم کن تو انباری جایی رفتن مربا و آب هویچ و خورد کن یکیشم بزار فریز 

دوست من نمی‌دونم چرا حس میکنم با پرخاش و تندی و عصبانیت به شوهرت گفتی😑😐وگرنه کدوم شوهریه که همینجوری بدون هیچ دلیلی با شنیدن  یه حرف منطقی و ملایم که مثلاً عزیزم نمیتونم آب بگیرم

 ور داره هویج پرت کنه تو راه پله؟

مشکل اینه ما خانوما موقع دعوا نماییم بگیم خودمون چی جور با شوهر حرف زدیم  که اونم یه عکس العمل خشن نشون داده...و می‌آییم اینجا فقط میگیم شوهره چیکار کرد...اونوقت افراد متفاوت با طرز فکرهای متفاوت راهکارهایی میدن که تو نااخودآگاه ما تاثیر می‌زاره تو روابطمون با همسرمون تاثیر داره...

دیگه اینکه درک میکنم موقع مهمون سرزده؛ما خانوما خیلی عصبی میشیم و به همه چی گیر می‌دیم ...خیلی سخته خودمون کنترل کنیم ولی اگه بتونیم این دلخوریا درست نمیشه..مطمعنا اگه از  همسرتون  مهربانانه میخواستی خودش انجام بده یا واقعا وقت نمیکنی ایشون این حرکت رو انجام نمی‌داد