وای من این تاپیکو دیدم عضو شدم
من خودم ۱۶ سالمه و
امروز به خانواده ام گفتم همش درباره درس با من حرف میزنید
و حس میکنم خیلی ناامید شدن، مخصوصا بابام...
اخه ۷ ماهه که گوشیمو بدون علت واسه درس گرفتن و این گوشی داداشمه
درسمم خوبه ترازم بالای ۶۳٠٠ اکثرا
تازه دهم تکمیلی تیزهوشانم رفتم و اونجام تاپم ولی این مدت واقعاا دارم احساس تنهایی و تنفر از خودم میکنم
و نمیدونم، خدایی بایام پنج و نیم صبح بیدار میشه منو بیدار کنه... کلی قربون صدقه ام میره... صبحانه های خوشمزه درست میکنه میدونه من عادی دوست ندارم..
مامانم کلی هوامو داره... اتاقم هم بزرگه و خوشگل...
نمیدونم چیکار کنم...از طرفی میگن نه باشگاه نه هیچییی فقط درس
هر شب فیلم میبینن من باید بیام بالا چون درس...
خیلی خیلی لوس بازی دراوردم اینو میدونم ولی واقعا هنوز ناراحتم اصلا اوکی نمیشم
عزیزم میفهمم گاهی آدم واقعا خسته میشه از درس خوندن و ب تفریح نیاز داره.. اما اینو خواهرانه بهت میگم.. شاید حرفم کلیشه ای باشه ولی قدر این روزاتو بدون.. من ۱۷سالگی پدر نازنینمو که نازمو میکشید از دست دادم و با اینکه درسم مثل شما خوب بود زندگیم زیر و رو شد و مشکلاتی بعد فوت پدرم پیش اومد ک انشاالله از شما ب دور باشه.. سعی کن کتاب انگیزشی یا ویس انگیزشی با گوشی برادرت گوش بدی یا گاهی از پدرت بخواه ک ببرتت بیرون یا مثلا هفته ای یه فیلم ببینی.. الان وقت اینه خودتو رشد بدی بعدا خیلی سخت میشه.. عزیزم من بعد اون اتفاق الان تو سن ۳۲سالگی تازه دارم کم کم مسیرمو پیدا میکنم مثل یه نوجوان ۱۶ساله.. پس موقعیتتو بچسب ک خیلیا آرزوشو دارن.. پدر و مادر همیشه نیستن که حامیت باشن.. دور از جونشون.. اما یه واقعیته... ازدواج هم کنی باز بالاخره یک روز تنها میشی..شاید تو پیری هات... اون موقع از خودت میپرسی من کی هستم؟ چی هستم؟ چه نقشی تو اجتماع داشتم؟ ادم وقتی تنها بشه تازه میفهمه نباید موقعیت هاشو از دست میداد.. یاد این روزا میفتی ک موقعیت داشتم اما استفاده نکردم.. من فقط تجربمو گفتم بهت دختر نازنین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
