2777
2789
عنوان

نگه داشتن یا انداختن بچه دوم

| مشاهده متن کامل بحث + 484 بازدید | 40 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تصمیم ب این مهمی را اینجا نظر سنجی می‌کنی ک واقعا نگه داری یا نه ؟؟؟؟؟؟باید ب شرایط خودت بسنجید ؟؟؟

ما الان همه بگیم نه شما واقعا منصرف میشی؟؟؟؟

 برای مادرم  ک بهترینم بود               جایی خوانده بودم  که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل میدهد. و تجربه را زیاد می‌کند. هیچجا ننوشته اند که درد  با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه میروند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌تفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز دردچیزی نمی‌روید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌روند  چیزی ننوشته است.

کمک داری؟ مرخصی بارداری و زایمان با حقوق داری؟ ببین اگر میخوای اینو سقط کنی دو سه سال دیگه باز بار ...

مامانم هست، الانم دخترمو میذارم پیشش میرم سرکار. ۹ ماه مرخصی زایمان دارم. نمیدونم بعدا نظرم عوض میشه یا نه ولی الان اصلا حچصله بچه ندارم

خدایا ممنونم ازت.. خودت ازمون محافظت کن
تصمیم ب این مهمی را اینجا نظر سنجی می‌کنی ک واقعا نگه داری یا نه ؟؟؟؟؟؟باید ب شرایط خودت بسنجید ؟؟؟ ...

اره چون واقعا مغزم داره منفجر میشه از بس فکر کردمو به نتیجه نرسیدم

خدایا ممنونم ازت.. خودت ازمون محافظت کن

تو الان مادری مسیولیت داری، حتی اگه فقط ساک دیده شده باشه

چون معنیش این نیست که چیزی توش نیست، ممکنه انقدر کوچیک باشه که فعلا دیده نشده

عزیزم مسئولیت کارخودتو همسترو بپذیر و پاش بایست

مطمین باش بعدا پشیمون نمیشی،سختیاشم میگذره

اره چون واقعا مغزم داره منفجر میشه از بس فکر کردمو به نتیجه نرسیدم

ببین گلم من پسرم یکسالش بود 

فهمیدم دخترم باردارم 

همسرم مخالف سقط بود و من پنهانی داشتم سقطش میکردم و نوبت گرفتم 

مادرم خدابیامرز متوجه شد و ب همسرم گفت جنگ شد و من تا مدت ها افسرده و از دست مادرم ناراحت بودم 

چون من بارداری های سختی دارم کلا 

گذشت با همه خوب و بدش زایمان کردم الان هردو بچه هام پیش دبستانی و مهد میرند 

باهم بازی میکنند خیلی بهم چیزها یاد میدند هوای هم دارند 

باهم دعوا می‌کنند غذا میخورند. توی مریضی هاشون چون باهمند زود تر و اسونتر براشون میگذره 

از طرفی غصه این ندارم وای الان سرده بچم ببرم پارک یا نه 

یا چ بازی کنم 

یا خونه کی ببرم و تنهاست

خیلی راضی ام و خداراشکر میکنم سختی های خودش هم دار البته 

 برای مادرم  ک بهترینم بود               جایی خوانده بودم  که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل میدهد. و تجربه را زیاد می‌کند. هیچجا ننوشته اند که درد  با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه میروند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌تفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز دردچیزی نمی‌روید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌روند  چیزی ننوشته است.

استارتر جان من اصلاً بعد از ازدواج تمایلی به بچه دار شدن نداشتم، بعد از 12 سال بنا به خواست همسرم باردار شدم یعنی اگه به میل خودم بود تا آخر عمر بدون بچه می موندم چون به نظرم اگه کسی شرایطشو داشته باشه از زمان بچه ی اول باید به بچه ی دوم هم فکر کنه در واقع یا هیچ یا دوتا و بیشتر ... 

بچه ی من الان 10 سالشه و همیشه از اینکه نیاز به خواهر و برادر داره صحبت می کنه ولی من روحی، روانی و جسمی توانایی پرورش دادن یه موجود دیگه رو ندارم ولی ولی ولی اگه ناخواسته باردار میشدم هیچ وقت به از بین بردنش هم فکر نمی‌کردم 

سقط کنی چوبشو میخوریا حواست باشه .. مامان من چهل سال پیش سقط کرده الان داره تقاصشو پس میده ... تو هم ...

خواهر شوهرم ۲۰سال پیش دوتا سقط کرد بعدم افتاد تو زندگی جاریم الآنم افتاده تو زندگی من هیچیشم نشده

اً
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز