من که خسته شدم رسیدم به اینکه واقعا فقط بخوام به این دنیا و به این چیزا برسم هیچ و پوچه همش آرایش میکنم و به خودم میرسم همش دنبال این هستم حالا چی روی مده حالا چه تیپی بزنم چی جوری بیشتر به چشم بیام رسیدم به پوچی تمومی هم که نداره
واقعا میبینم هیچی تو دستم نیست .
این همه به خودم میرسم اونوقت یه روز صبح که بیدار میشم میبینم یه جوش زده به جایی از صورتم مثل خاله قزی شدم تازه هی بزرگترم میشه . به خودم میگم که چی؟ این همه تلاشبرای چی؟ برای کی؟ فقط برای اینکه یکی تو اتوبوس یا تو خیابون منو ببینه و بلند یا توی دلش بگه به به چه قدر به روزه و دل من غنج بره .همین؟؟؟؟ مسخره ست واقعا فقط همین. فقط برای همین یه جمله حرف باد هوا . خیلی مسخره ست
یا میگفتم نه نباید از بقیه دوستام کم بیارم اگه متفاوت بشم دوستامو از دست میدم آخرش هم تقی به توقی میخوره یکی از دوستام کات میکنه میره این دوستای بی وفا
چسبیدن به این چیزا خسته م کرده