شوهرم با برادرم و یکی از اقوام و چند تا دوست دیگه همکارن.
قرار بود بریم مسافرت. حالا به داداش من نگفتن . چون یکم اخلاقای خاص داره. مثلا زیاد همکاری نمیکنه و ...
ولی من خیلی دلم شکسته. درسته که اون اخلاقای خاص داره اما گناه داره بهش نگفتن. مخصوصا وقتی من هستم اون فامیلمون هست و بقیه همکارا :( دلش میشکنه طفلی. از صبح فکرم مشغوله
راهی به نظرتون میرسه خودمو آروم کنم؟