من معلمای خوبی داشتم خداروشکر ولی خودم به شخصه دهن خانوادمو معلمامو سرویس کردم مثلا یه بار اول ابتدایی بودم به خواهرم گفتم خانم معلمم گفته از اول تا صفحه ۵کتاب رو باید سوال بگیری باید عکس امام خمینی تم که اول صفحست بکشی چقدر گریه کردم اونروز تا مادرم اومد مدرسه و با معلمم صحبت کرد معلمم گفت از این به بعد هر چی مادرتو خواهرت میگن همونو کوش‌کن🤦♀️
رو حساب اینک بچم و چیزی حالیم نمیشه خیلی حرفا یا رفتارا رو جلوروم انجام میدادن...
بچه کنجکاو نباید ب حال خودش رها شه... بیشتر از بچهای عادی باید بهشون توجه شه و مراقبشون بود... چون کارایی ازشون سر میزنه ک اصلا پدر و مادر تصورشم نمیتونن کنن
به حدی استرس داشتم که از ۴صبح بیدار بودم هی ساعت رو‌نگات میکردم که دیرم نشه لباسامم بالاسرم آماده بودن ۶صبح بلند میشدم لباسامو میپوشیدم عین شصت تیر میدوییدم تا خود مدرسه رو هوا هنوز خوب روشن نمیشد ولی من تو کل راه به خودم میگفتم جرا انقدر خیابون خلوته نکنه ساعتمون خراب شده نکنه همه رفتن سر کلاس معلم اومده باشه من آخرین نفرم ،میومدم پشت در مدرسه میموندم تا مستخدم بیاد درو بازکنه همیشه هم بهم میگفت میخای من ملید مدرسه رو بدم به تو تو همیشه زودتر از من میرسی هنوزم بعد این همه سال منو که میبینه میگه من تو رو هیچ وقت یادم نمیره همیشه قبل من پشت در مدرسه بودی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
