خوب نیستم
همیشه دوستام حالشون بده میان با من حرف میزنن تو بغلم گریه میکتن چون بلدم ارومشون کنم ولی کسی نیست منو بغلم کنه حرف بزنه باهام بگه ی دل سیر گریه کن
ولی وقتی حالم بده نمیتونم با کسی حرف بزنم میریزم تو خودم
فقط همینجاس
بعد 6 سال گذاشتم یکی بیاد تو زندگیم و اونم...
دوسش داشتم سختمه نداشتنش
چیشد ی شبه زد زیر همه چی
اخه حرفاش کاراش رفتاراش فقط دوست داشتنشو نشون میداد
سخت تر اینک تو دانشگاه جلو چشامه
بدتر اینک دوستام مدام ازم میپرسن چه خبر ازش و منم باید بگم جدا شدیم :)
میدونم لیاقتمو نداره میدونم ارزش نداره میدونم ادم زیاده میدونم دغدغه بزرگی نیست میدونم الان ی مملکت غم دارن میدونم میدونم این حرفارو همه میگن خودمم میدونم
ولی قلب ادم ک نمیفهمه حالیشه؟!
قلبم درد میکنه خیلییی خیلیی
حواسمو با فیلم نقاشی درس خیاطی پرت میکنم ولی هرکار کنم تو جمع دوستام حالم بد میشه کل سعیمو میکنم نباشم تو جمعشون ولی خب تو دانشگاه ی وقتا مجبورم
سختمه واقعا نمیکشم