همش میره دروغ از زبون مثلا من ب خواهرم میگه، از زبون اون ب من میگه همیشه بخاطر این کاراش بین ما خواهرا دعواست من از بقیه کوچیکترم ولی تا ی چی میشه زنگ میزنن خواهرام ب من ک مامان گفته فلانی راجب من اینجوری گفته اونجوری گفته امشبم خواهرم زنگ زد ک مامان گفته شوهر تو این حرفو راجب من زده در صورتی ک شوهر من خیلی وقته مامان منو ندیده تا هم بهش ی چی میگی شروع میگه گریه کردن و نفرین کردن چیکار کنم دست از این رفتارش برداره و ناراحت هم نشه حتی ی شب من پیش خواهرم بودم زنگ زد بهش کلی حرف الکی پشت سر من زد نمیدونست من اونجام
مث مامان و مادرجون من
تنها راهش اینه شما ک خودتون میشناسیدش هرررچی گفت باور نکنید
فوری باهم درمیون بذارینش
من فکر میکردم نامادریه من اینطوریه خخخخخ پس به مادر و نامادری نیست به اخلاقه
صداشو ضبط کنید خخخ
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
