فکر میکنی وظیفه اصلی مغز چیه ؟
حفظ بقا
یعنی تصمیم ها و رفتار های ارادی و غیر ارادی رو طوری بچینه که بقا به خطر نیفته ، همینی که هستی باعث شده زنده بمونی پس برای مغز همین کافیه
و همه تلاشش رو میکنه که تو رو توی سکون نگه داره ، چون هر تغییری از نظر مغز یعنی به خطر افتادن بقا
هم کلاسیت رو اگر به جای دانشگاه توی محیط یه رستوران ببینی دلت نمیخواد بری جلو باهاش سلام علیک کنی علتش چیه ؟
چون هم کلاسیت رو توی محیطی دیدی که عادت به دیدنش اونجا نداشتی و برات آشنا نیست هر چیز جدیدی درد داره ، چون علاوه بر سختی های بیرونی یه نفر هست توی مغزت که بهت میگه این کار رو اگر بکنی بقات به خطر میفته ها این جدیده
ولی وقتی میری توی دل مسأله و ادامه میدی مغز میفهمه عه این خطر نداشت حالا به جای اینکه مقاومت کنه باهات هم مسیر میشه و مسیر های آسون برای رسیدن به هدف رو بهت نشون میده ، اینجاست که سرعتت زیاد میشه و تلاش کردن آسون